جدول جو
جدول جو

معنی ثقل - جستجوی لغت در جدول جو

ثقل
گرانی
تصویری از ثقل
تصویر ثقل
فرهنگ واژه فارسی سره
ثقل
گران شدن، آبستنی زن
تصویری از ثقل
تصویر ثقل
فرهنگ لغت هوشیار
ثقل
بار و بنه و حشم مسافر، مال، متاع، هر چیز نفیس
تصویری از ثقل
تصویر ثقل
فرهنگ فارسی عمید
ثقل
سنگین شدن، سنگینی، در پزشکی یبوست، در موسیقی بم بودن صدا
ثقل سامعه: سنگینی گوش
تصویری از ثقل
تصویر ثقل
فرهنگ فارسی عمید
ثقل
((ثِ قَ))
سنگین شدن
تصویری از ثقل
تصویر ثقل
فرهنگ فارسی معین
ثقل
((ثُ))
تفاله هر چیزی، درد شراب
تصویری از ثقل
تصویر ثقل
فرهنگ فارسی معین
ثقل
((ثَ))
گران شدن، آزمودن وزن چیزی در دست
تصویری از ثقل
تصویر ثقل
فرهنگ فارسی معین
ثقل
((ثِ))
گران شدن، ظاهر شدن آبستنی زن، سنگینی، گرانی، رخت و بار و بنه مسافر، کالای خانه، گناه، اثم، گنج زمین، دفینه زمین، سامعه سنگینی گوش، معده سوء هاضمه، قوه
تصویری از ثقل
تصویر ثقل
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ثقله
تصویر ثقله
رخت، کالا، پینکی پیش درآمد خواب، سنگینی خوراک، سنگینی
فرهنگ لغت هوشیار
رخت، کالا، پینکی پیش درآمد خواب، سنگینی خوراک، سنگینی گرانی سنگینی. گرانی، گرانی طعام، پینکی نعاس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثقلا
تصویر ثقلا
جمع ثقیل، گرانجانان، گرانان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثقلا
تصویر ثقلا
ثقیل ها، گرانها، سنگین ها، جمع واژۀ ثقیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثقلت
تصویر ثقلت
((ثَ قَ لَ))
گرانی، گرانی طعام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثقلت
تصویر ثقلت
سنگینی، گرانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اثقل
تصویر اثقل
گرانبارتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تثقل
تصویر تثقل
گران شدن، گرانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مثقل
تصویر مثقل
گران بار، گران بار از وام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مثقل
تصویر مثقل
سنگین شده، گران بارگردیده، حرفی که دارای تشدید باشد
فرهنگ فارسی عمید
گرانبار پا به ماه: زن، کند رو: ستور سنگین گشته، جنبنده بار سنگین تحمیل شده گرانبار. زن باردار نزدیک بوضع حمل، ستور آهسته رو. سنگین گردیده، متحرک مقابل مخفف ساکن. سنگین کننده گران سنگ گرداننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تثقل
تصویر تثقل
((تَ ثَ قُّ))
گران شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مثقل
تصویر مثقل
((مُ قَ))
بار سنگین، تحمیل شده، گرانبار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مثقل
تصویر مثقل
((مُ ثَ قِّ))
سنگین کننده، گران سنگ گرداننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اثقل
تصویر اثقل
سنگین تر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثقیل
تصویر ثقیل
سنگین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عقل
تصویر عقل
خرد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بقل
تصویر بقل
ظاهر شدن، رویانیدن زمین گیاه را، سبز شدن شوره گیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دقل
تصویر دقل
پارسی تازی گشته دکل تیر کشتی خرمای پست لاغر باریک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقل
تصویر اقل
کمتر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نقل
تصویر نقل
باز گفت، بازگویی، گزک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ثجل
تصویر ثجل
کلان شکمی، کلان تهیگاهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثاقل
تصویر ثاقل
سنگین، بیمار سخت
فرهنگ لغت هوشیار
فریز پنجه سبزه از گیاهان فریز فرزد نجم. مرغ، گیاهی است ازتیره گندمیان پنجه مرغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثول
تصویر ثول
گروه زنبوران عسل و بمعنی احمق شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثکل
تصویر ثکل
از دست دادن فرزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثقیل
تصویر ثقیل
گران، سنگین
فرهنگ لغت هوشیار