جدول جو
جدول جو

معنی مثقل

مثقل
(مُ قِ)
ستور آهسته رو. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، امراءه مثقل، زنی که گران و ظاهر شود آبستنی او. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از ذیل اقرب الموارد). زن باردار و آبستن. (ناظم الاطباء) ، در زحمت و آزار از بیماری و از خواب و از بخل و لؤم. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا