- تپاله
- سرگین و فضله گاو
معنی تپاله - جستجوی لغت در جدول جو
- تپاله ((تَ لِ))
- پهن گاو
- تپاله
- تاپاله، سرگین گاو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بقیه میوه و امثال آن که آب آنرا فشرده باشند تفاله گویند
باقی ماندۀ چیزی پس از فشردن و گرفتن آب آن مثلاً تفالۀ چغندر، تفالۀ سیب
سرگین گاو
پارسائی، خداپرستی بیخود، سرگشته
یا تپله گاو. مدفوع گاو
خدا را پرستش کردن، خداپرستی، پارسایی