معنی تاپاله - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با تاپاله
تپاله
- تپاله
- سرگین و فضلۀ گاو. (فرهنگ نظام). سرگین گاو. (ناظم الاطباء). افکندۀ گاو. مدفوع گاو. آنگاه که بسرشند و خشک کنند باندازه های معلوم سوختن را، تفاله و ثفل کنجد و جز آن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تاپال
- تاپال
- سرگین گاو را گویند، (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا)، تنه درخت را نیز گفته اند، (برهان)، تنه درخت که بتازیش دوحه گویند، (شرفنامۀمنیری)
لغت نامه دهخدا