جدول جو
جدول جو

معنی تَلَوَّى - جستجوی لغت در جدول جو

تَلَوَّى
لرزیدن، پیچ و تاب، درد کشیدن
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آلودن، آلودگی
دیکشنری عربی به فارسی
رنگین، رنگی
دیکشنری عربی به فارسی
آویزان بودن، افتادن
دیکشنری عربی به فارسی
شام خوردن
دیکشنری عربی به فارسی
فیلتر کردن، پاک کردن
دیکشنری عربی به فارسی
پیچیدن، پیاده روی کنید، دور زدن
دیکشنری عربی به فارسی
آرزو کردن، او آرزو کرد، آرزومند
دیکشنری عربی به فارسی
چالش کردن، چالش
دیکشنری عربی به فارسی
رنگین بودن، رنگ آمیزی
دیکشنری عربی به فارسی
ناهار خوردن، ناهار
دیکشنری عربی به فارسی
پوشاندن، پوشیده شده است
دیکشنری عربی به فارسی
راه رفتن سنگین، جست و خیز کردن
دیکشنری عربی به فارسی
پنهان کردن، مبدّل کردن
دیکشنری عربی به فارسی
صرف نظر کردن، تسلیم شدن، خلع کردن، از دست دادن
دیکشنری عربی به فارسی
خم کردن، او خم شد
دیکشنری عربی به فارسی
لکّه دار، آلوده، آلودگی
دیکشنری عربی به فارسی