معنی تَعبِير - جستجوی لغت در جدول جو
تَعبِير
بیان، برای بیان، اظهار
ادامه...
بَیان، بَرایِ بَیان، اِظهار
دیکشنری عربی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تَشهِير
محکومیت، افترا، بدنامی
ادامه...
مَحکومِیَت، اِفتِرا، بَدنامی
دیکشنری عربی به فارسی
تَغيِير
تغییر، تغییر می کند، در حال تغییر
ادامه...
تَغییر، تَغییر می کُنَد، دَر حالِ تَغییر
دیکشنری عربی به فارسی
تَقطِير
چکاندن، تقطیر
ادامه...
چِکاندَن، تَقطِیر
دیکشنری عربی به فارسی
تَقدِير
ارزیابی، قدردانی، تخمین، برآورد، کمّیّت سنجی، ارزش گذاری
ادامه...
اَرزیابی، قَدردانی، تَخمِین، بَرآوُرد، کَمّیَّت سَنجی، اَرزِش گُذاری
دیکشنری عربی به فارسی
تَصوِير
تصویرسازی، فیلمبرداری، فرمول بندی
ادامه...
تَصوِیرسازی، فیلمبَرداری، فُرمول بَندی
دیکشنری عربی به فارسی
تَصغِير
مینیاتور سازی، کاهنده
ادامه...
مینیاتُور سازی، کاهَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
تَصدِير
صادرات
ادامه...
صادِرات
دیکشنری عربی به فارسی
تَشفِير
کدگذاری، رمزگذاری
ادامه...
کُدگُذاری، رَمزگُذاری
دیکشنری عربی به فارسی
تَفسِير
رمزگشایی، توضیح
ادامه...
رَمزگُشایی، تُوضِیح
دیکشنری عربی به فارسی
تَشجِير
جنگل کاری
ادامه...
جَنگَل کاری
دیکشنری عربی به فارسی
تَسمِير
نیزه زدن، ماژول
ادامه...
نِیزِه زَدَن، ماژُول
دیکشنری عربی به فارسی
تَعيِين
عنوان، استخدام
ادامه...
عُنوان، اِستِخدام
دیکشنری عربی به فارسی
تَعوِيض
جبران، جبران خسارت، بازپرداخت، غرامت
ادامه...
جُبران، جُبران خِسارَت، بازپَرداخت، غِرامَت
دیکشنری عربی به فارسی
تَعمِيم
عموم گرایی، تعمیم
ادامه...
عُموم گَرایی، تَعمیم
دیکشنری عربی به فارسی
تَعلِيم
اعلامیّه، آموزش و پرورش، تعلیم، آموزش
ادامه...
اِعلامیّه، آموزِش و پَروَرِش، تَعلِیم، آموزِش
دیکشنری عربی به فارسی
تَفجِير
انفجار
ادامه...
اِنفِجار
دیکشنری عربی به فارسی
تَحبِيب
اهدا، دانه بندی، گرانول سازی
ادامه...
اِهدا، دانِه بَندی، گِرانُول سازی
دیکشنری عربی به فارسی
تَكبِير
تقویت، تارت، بزرگ نمایی
ادامه...
تَقوِیت، تارت، بُزُرگ نَمایی
دیکشنری عربی به فارسی
تَبخِير
دود دادن، بخور
ادامه...
دود دادَن، بُخور
دیکشنری عربی به فارسی
تَصبِير
برنزه کردن، ارائه
ادامه...
بُرُنزِه کَردَن، اِرائِه
دیکشنری عربی به فارسی
تَدبِير
تدارکات، مدیریّت، استدلال
ادامه...
تَدَارُکَات، مُدیریَّت، اِستِدلال
دیکشنری عربی به فارسی
تَثبِيت
چسبندگی، تثبیت کننده، ثابت سازی، پایداری
ادامه...
چَسبَندِگی، تَثبیت کُنَندِه، ثابِت سازی، پایداری
دیکشنری عربی به فارسی
تَتبِيل
طعم دار کردن، ادویه
ادامه...
طَعم دار کَردَن، اَدویِه
دیکشنری عربی به فارسی
تَبرِير
توجیه
ادامه...
تَوجِیه
دیکشنری عربی به فارسی
تَبذِير
اسراف، اسراف کردن، هدر
ادامه...
اِسراف، اِسراف کَردَن، هَدَر
دیکشنری عربی به فارسی
تَأخِير
تأخیر
ادامه...
تَأخیر
دیکشنری عربی به فارسی
تَحذِير
تذکّر، هشدار
ادامه...
تَذَکُّر، هُشدار
دیکشنری عربی به فارسی
تَأثِير
نفوذ، تاثیر، مؤثّر بودن، نوسان
ادامه...
نُفوذ، تَاثیر، مُؤَثِّر بودَن، نَوَسَان
دیکشنری عربی به فارسی
تَخمِير
تخمیر
ادامه...
تَخمیر
دیکشنری عربی به فارسی
تَخدِير
بی هوشی، به مواد مخدّر
ادامه...
بی هوشی، بِه مَواد مُخَدِّر
دیکشنری عربی به فارسی
تَحقِير
تحقیر
ادامه...
تَحقِیر
دیکشنری عربی به فارسی
تَحضِير
آمادگی، برای تهیّه
ادامه...
آمادِگی، بَرایِ تَهیِّه
دیکشنری عربی به فارسی
تَحرِير
استعمارزدایی، آزاد کردن، راهنمایی، آزادسازی، آزادی
ادامه...
اِستِعمارزُدایی، آزاد کَردَن، راهنَمایی، آزادسازی، آزادی
دیکشنری عربی به فارسی
تَعلِيق
اظهار، نظر، نظر دادن
ادامه...
اِظهار، نَظَر، نَظَر دادَن
دیکشنری عربی به فارسی