معنی تَقدِير تَقدِير ارزیابی، قدردانی، تخمین، برآورد، کمّیّت سنجی، ارزش گذاری اَرزیابی، قَدردانی، تَخمِین، بَرآوُرد، کَمّیَّت سَنجی، اَرزِش گُذاری دیکشنری عربی به فارسی