معنی تَأخِير
تَأخِير
تأخیر
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَأخِير
تَبخِير
تَبخِير
دود دادَن، بُخور
دیکشنری عربی به فارسی
تَأثِير
تَأثِير
نُفوذ، تَاثیر، مُؤَثِّر بودَن، نَوَسَان
دیکشنری عربی به فارسی
تَبرِير
تَبرِير
تَوجِیه
دیکشنری عربی به فارسی
تَبذِير
تَبذِير
اِسراف، اِسراف کَردَن، هَدَر
دیکشنری عربی به فارسی
تَأيِيد
تَأيِيد
تَأیید، پُشتیبانی می کُنَد
دیکشنری عربی به فارسی
تَأنِيب
تَأنِيب
سَرزَنِش، تَوبیخ
دیکشنری عربی به فارسی
تَأمِين
تَأمِين
تَامین، بیمِه، بیمِه گُذاری
دیکشنری عربی به فارسی
تَأمِيم
تَأمِيم
تَصَرُّف اِجباری، مِلّی شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَألِيق
تَألِيق
تابِش، دِرَخشِش
دیکشنری عربی به فارسی