- تَبخِير
- دود دادن، بخور
معنی تَبخِير - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مینیاتور سازی، کاهنده
تکثیر، خیلی زیاد، فراوانی
تقویت، تارت، بزرگ نمایی
چکاندن، تقطیر
ارزیابی، قدردانی، تخمین، برآورد، کمّیّت سنجی، ارزش گذاری
نظریّه سازی، آندوسکوپی
تصویرسازی، فیلمبرداری، فرمول بندی
صادرات
خلاصه سازی، خلاصه
برنزه کردن، ارائه
محکومیت، افترا، بدنامی
کدگذاری، رمزگذاری
شخصیّت بخشی، تشخیص
جنگل کاری
نیزه زدن، ماژول
فشرده سازی، ترک خوردن، فشردگی
تغییر، تغییر می کند، در حال تغییر
توجیه
تخمیر
اسراف، اسراف کردن، هدر
تأخیر
ساده سازی
تبریک، تبریک میگم
جایگشت، جابجایی
نفوذ، تاثیر، مؤثّر بودن، نوسان
بی هوشی، به مواد مخدّر
انفجار
تحقیر
آمادگی، برای تهیّه
استعمارزدایی، آزاد کردن، راهنمایی، آزادسازی، آزادی
تذکّر، هشدار
رمزگشایی، توضیح
چاپلوسی ها، بزرگنمایی، چاپلوسی، تمجید
بیان، برای بیان، اظهار