از تون به معنی گلخن + تاب مخفف تابنده (از تافتن به معنی روشن کردن و مشتعل کردن) آنکه تون حمام را سوزاند، گرم شدن آب خزانه را، گلخن تاب، گلخنی، (از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا)
از تون به معنی گلخن + تاب مخفف تابنده (از تافتن به معنی روشن کردن و مشتعل کردن) آنکه تون حمام را سوزاند، گرم شدن آب خزانه را، گلخن تاب، گلخنی، (از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا)
سردار زن ایرانی که خواهر آریوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشاهی داریوش سوم بوده است، وی در نبرد با اسکندر گجستک همراه آریوبرزن فرماندهی بخشی از ارتش، نام خواهر آریوبرزن پادشاه آذربادگان
سردار زن ایرانی که خواهر آریوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشاهی داریوش سوم بوده است، وی در نبرد با اسکندر گجستک همراه آریوبرزن فرماندهی بخشی از ارتش، نام خواهر آریوبرزن پادشاه آذربادگان
صاحب علم و عمل را گویند. (برهان). دارای علم و عمل. (ناظم الاطباء). در برهان گفته بمعنی صاحب علم و عمل است، و در فرهنگها نیافتم. (از انجمن آرا) (آنندراج)
صاحب علم و عمل را گویند. (برهان). دارای علم و عمل. (ناظم الاطباء). در برهان گفته بمعنی صاحب علم و عمل است، و در فرهنگها نیافتم. (از انجمن آرا) (آنندراج)
معدوم الطاقه. (غیاث اللغات) (آنندراج). ناتوان. (آنندراج). کم حوصله و بسیار تند و سست و ناتوان. (ناظم الاطباء) : سپاهی عزب پیشۀ تنگتاب چو دیدند روی چنان بی نقاب. نظامی (از آنندراج)
معدوم الطاقه. (غیاث اللغات) (آنندراج). ناتوان. (آنندراج). کم حوصله و بسیار تند و سست و ناتوان. (ناظم الاطباء) : سپاهی عزب پیشۀ تنگتاب چو دیدند روی چنان بی نقاب. نظامی (از آنندراج)
عصیر گوشت، آب گوشت، یک قسم نانخورشی که از گوشت سازند، و آبگوشت نیز نامند، (ناظم الاطباء) : وحشوها نرم باید چون کشطاب غلیظ با جلاب و روغن بادام و گوشتاب از گوشت بزغاله ... (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
عصیر گوشت، آب گوشت، یک قسم نانخورشی که از گوشت سازند، و آبگوشت نیز نامند، (ناظم الاطباء) : وحشوها نرم باید چون کشطاب غلیظ با جلاب و روغن بادام و گوشتاب از گوشت بزغاله ... (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
ترکیب عکس و فیلم و به وجود آوردن صحنه های مصنوعی و عکسهای غیرحقیقی، و آن در روزنامه ها و مجلات وسینما به کار می رود، (اصطلاح مکانیک) به هم پیوستن قطعات مختلف یک ماشین و سوار کردن آن
ترکیب عکس و فیلم و به وجود آوردن صحنه های مصنوعی و عکسهای غیرحقیقی، و آن در روزنامه ها و مجلات وسینما به کار می رود، (اصطلاح مکانیک) به هم پیوستن قطعات مختلف یک ماشین و سوار کردن آن
پادشاه افسانه ای و اساطیری ’لیدی’ است، وی به سفرۀ خدایان پذیرفته شد ومقداری شراب و مائدۀ آنان را برای چشاندن به مخلوق فانی بدزدید، آنگاه برای آزمایش معرفت غیب خدایان فرزند خود ’په لوپس’ را بکشت و در ضیافتی به محضر خدایان برد و گرفتار دوزخ گشت، تانتال در دوزخ بر درخت پرمیوه ای که در میان برکۀآب شفافی قرار داشت، جای گرفت و به عذاب تشنگی و گرسنگی گرفتار گشت چه آب تا نزدیک لبش می رسید و قادر بنوشیدن نبود، و چون برای چیدن میوه دست بسوی شاخه های درخت دراز میکرد شاخه ها بطرف دیگر متمایل میشدند
پادشاه افسانه ای و اساطیری ’لیدی’ است، وی به سفرۀ خدایان پذیرفته شد ومقداری شراب و مائدۀ آنان را برای چشاندن به مخلوق فانی بدزدید، آنگاه برای آزمایش معرفت غیب خدایان فرزند خود ’په لوپس’ را بکشت و در ضیافتی به محضر خدایان برد و گرفتار دوزخ گشت، تانتال در دوزخ بر درخت پرمیوه ای که در میان برکۀآب شفافی قرار داشت، جای گرفت و به عذاب تشنگی و گرسنگی گرفتار گشت چه آب تا نزدیک لبش می رسید و قادر بنوشیدن نبود، و چون برای چیدن میوه دست بسوی شاخه های درخت دراز میکرد شاخه ها بطرف دیگر متمایل میشدند