- تولیع (تَ رَیُءْ)
پیسه گردانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، نقطه های سپید در چیزی پدید آوردن. (زوزنی از یادداشت بخط مرحوم دهخدا) ، هر رنگی درآمیختن ستور را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، برآغالانیدن و آزمند کردن. (از اقرب الموارد)
