گنجینه، مخزن، خزانه، در دورۀ سامانیان، واحد شمارش پول، درم، برای مثال به ابر رحمت ماند همیشه کفّ امیر / چگونه ابر کجا توتکیش باران است (عماره - شاعران بی دیوان - ۳۵۳)
گنجینه، مخزن، خزانه، در دورۀ سامانیان، واحد شمارش پول، درم، برای مِثال به ابر رحمت ماند همیشه کفّ امیر / چگونه ابر کجا توتکیش باران است (عماره - شاعران بی دیوان - ۳۵۳)
درمی بوده است از پیش چون کژکی و فنجی. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 527). یک قسم درمی که در قدیم رایج بوده و توبکی نیز گویند. (ناظم الاطباء). قسمی زر مسکوک. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : به ابر رحمت ماند همیشه کف ّامیر چگونه ابرکجا توتکیش باران است. عماره. رجوع به توبکی شود
درمی بوده است از پیش چون کژکی و فنجی. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 527). یک قسم درمی که در قدیم رایج بوده و توبکی نیز گویند. (ناظم الاطباء). قسمی زر مسکوک. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : به ابر رحمت ماند همیشه کف ّامیر چگونه ابرکجا توتکیش باران است. عماره. رجوع به توبکی شود
توتک است و معرب آن توطی (کذا) است، (فرهنگ جهانگیری)، مرغ معروف که طوطی گویند، (فرهنگ رشیدی)، طوطی، (برهان) (ناظم الاطباء)، رجوع به طوطی شود، جهاز، کشتی، (برهان) (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری)، کشتی، و شاهد آن به نظر نرسید و در قاموس نوتی (به ضم نون) بمعنی کشتی بان گفته، (فرهنگ رشیدی)، در جهانگیری گفته توتی جهاز وکشتی، شاهد آن بنظر نرسیده ... (انجمن آرا) (آنندراج)، قسمی قایق که در نیزار سیستان برای حمل مال التجاره از مرداب بکار برند، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، جهاز عروس و رخت عروس، (ناظم الاطباء)
توتک است و معرب آن توطی (کذا) است، (فرهنگ جهانگیری)، مرغ معروف که طوطی گویند، (فرهنگ رشیدی)، طوطی، (برهان) (ناظم الاطباء)، رجوع به طوطی شود، جهاز، کشتی، (برهان) (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری)، کشتی، و شاهد آن به نظر نرسید و در قاموس نوتی (به ضم نون) بمعنی کشتی بان گفته، (فرهنگ رشیدی)، در جهانگیری گفته توتی جهاز وکشتی، شاهد آن بنظر نرسیده ... (انجمن آرا) (آنندراج)، قسمی قایق که در نیزار سیستان برای حمل مال التجاره از مرداب بکار برند، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، جهاز عروس و رخت عروس، (ناظم الاطباء)
جانوری است سخن گو که آن را بتازی طوطی خوانند. (فرهنگ جهانگیری). مرغی است معروف که طوطی گویند. (فرهنگ رشیدی). طوطی سخن گو را گویند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، نوعی از نان باشد که در قزوین و توابع آن خصوصاً در راوند (کذا) خوب می پزند. (برهان) (از فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج) ، قسمی از نی باشد که شبانان نوازند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). قسمی از نی باشد و آنرا نیشه هم گویند. (فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) : به شوخی گر کند توتک نوازی پری را دل کند از شیشه بازی ز شدّ توتک او اندک اندک خرد قالب تهی سازد، چه توتک ؟ تأثیر (از آنندراج)
جانوری است سخن گو که آن را بتازی طوطی خوانند. (فرهنگ جهانگیری). مرغی است معروف که طوطی گویند. (فرهنگ رشیدی). طوطی سخن گو را گویند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، نوعی از نان باشد که در قزوین و توابع آن خصوصاً در راوند (کذا) خوب می پزند. (برهان) (از فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج) ، قسمی از نی باشد که شبانان نوازند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). قسمی از نی باشد و آنرا نیشه هم گویند. (فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) : به شوخی گر کند توتک نوازی پری را دل کند از شیشه بازی ز شدّ توتک او اندک اندک خرد قالب تهی سازد، چه توتک ؟ تأثیر (از آنندراج)
نام درمی است که در قدیم زده بودند و رایج بوده، (برهان)، زری که در قدیم رایج بود، عماره گوید ... و این نیز بوتکی باید به تقدیم با بر تا، (فرهنگ رشیدی)، یک قسم درمی که در قدیم رایج و معمول بوده، (ناظم الاطباء)، رجوع به توبک و توبگ و توتک و توتکی و تونک و توتگی شود
نام درمی است که در قدیم زده بودند و رایج بوده، (برهان)، زری که در قدیم رایج بود، عماره گوید ... و این نیز بوتکی باید به تقدیم با بر تا، (فرهنگ رشیدی)، یک قسم درمی که در قدیم رایج و معمول بوده، (ناظم الاطباء)، رجوع به توبک و توبگ و توتک و توتکی و تونک و توتگی شود