جدول جو
جدول جو

معنی تواقیع - جستجوی لغت در جدول جو

تواقیع(تَ)
جمع واژۀ توقیع. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ توقیع سلطان. (از اقرب الموارد). رجوع به توقیع شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خواقین
تصویر خواقین
خاقان ها، لقب پادشاهان چین و ترکستان، شاهنشاهان، جمع خاقان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مواقیت
تصویر مواقیت
میقات ها، محل قرارها، محلهای احرام بستن حجاج، وقت ها، هنگام ها، جمع واژۀ میقات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عواقیل
تصویر عواقیل
عاقول ها، قسمت معظم دریاها و امواج آنها، پیچ و خم رودبارها، کارهای پوشیده و درهم، خارشترها، جمع واژۀ عاقول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توقیع
تصویر توقیع
فرمان، دست خط و طغرای پادشاهان و بزرگان، فرمان، نوشتن چیزی در ذیل نامه یا کتاب، در هنر یکی از خطوط اسلامی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نواقیس
تصویر نواقیس
ناقوس ها، زنگهای بزرگی که در کلیسا نصب می کنند و هنگام مراسم مذهبی نواخته می شود، جمع واژۀ ناقوس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تواریخ
تصویر تواریخ
تاریخ ها، زمانهای وقوع یک امر یا حادثه، جمع واژۀ تاریخ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یواقیت
تصویر یواقیت
یاقوت ها، نوعی سنگهای معدنی گران بها، یاکندها، کنایه از لبان سرخ معشوق، جمع واژۀ یاقوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خواقین
تصویر خواقین
جمع خاقان، از ریشه ترکی شاهنشاهان جمع خاقان خاقانان پادشاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تواقع
تصویر تواقع
همرویدادی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یواقیت
تصویر یواقیت
جمع یاقوت، جمع یاقوت، : از ریشه پارسی یاغوت ها یاکند ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یواقیخ
تصویر یواقیخ
جمع یافوخ، جاندانه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصادیع
تصویر تصادیع
زحمات و دردسرها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نواقیس
تصویر نواقیس
جمع ناقوس، درای ها جمع ناقوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عواقیل
تصویر عواقیل
جمع عاقول، کوهه ها خیزابه ها کار های در هم رودبار های کژ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توقیع
تصویر توقیع
نشان کردن برنامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نواقیر
تصویر نواقیر
جمع ناقور، کرنای ها جمع ناقور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رواقید
تصویر رواقید
خم بزرگ، خم زفت اندود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زواقیل
تصویر زواقیل
دزدان
فرهنگ لغت هوشیار
جماعتی از مردم کوفه که با مخالفین امام حسین (ع) ساخته و در جنگ بر خلاف آن حضرت شرکت کرده بودند پس از مرگ یزید و استعفای پسرش از کرده خود پشیمان شده توبه کردند و نام خود را توابین گذاشتند و قسم خوردند که به خونخواهی آنحضرت قیام کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تواریخ
تصویر تواریخ
جمع تاریخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توامین
تصویر توامین
تثنیه توام. دو همزاد، دو همراه دو قرین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توقیع
تصویر توقیع
((تُ))
نشان گذاشتن بر چیزی، نوشتن چیزی ذیل کتاب، امضا کردن نامه و فرمان، فرمان شاهی، طغرای شاهی، دستخط
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نواقیس
تصویر نواقیس
((نَ))
جمع ناقوس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یواقیت
تصویر یواقیت
((یَ))
جمع یاقوت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مواقیت
تصویر مواقیت
((مَ))
جمع میقات
فرهنگ فارسی معین
امر، امریه، امضا، پی نوشت، حکم، دستور، فرمان، منشور، مهر، امضا کردن (حکم، فرمان) ، نشان گذاشتن، مهر کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از توافقی
تصویر توافقی
Consensual
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رواقیت
تصویر رواقیت
Stoicism
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از توافقی
تصویر توافقی
согласованный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رواقیت
تصویر رواقیت
стоицизм
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از توافقی
تصویر توافقی
einvernehmlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رواقیت
تصویر رواقیت
Stoizismus
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از توافقی
تصویر توافقی
консенсусний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رواقیت
تصویر رواقیت
стоїцизм
دیکشنری فارسی به اوکراینی