جدول جو
جدول جو

معنی عواقیل

عواقیل
عاقول ها، قسمت معظم دریاها و امواج آنها، پیچ و خم رودبارها، کارهای پوشیده و درهم، خارشترها، جمع واژۀ عاقول
تصویری از عواقیل
تصویر عواقیل
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با عواقیل

عواقیل

عواقیل
جمع عاقول، کوهه ها خیزابه ها کار های در هم رودبار های کژ
عواقیل
فرهنگ لغت هوشیار

عواقیل

عواقیل
جَمعِ واژۀ عاقول. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به عاقول شود.
- عواقیل الامور، کارهای سخت و درهم پیچیده. (آنندراج). پیچیدگی و درهم برهمی کارها. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

عساقیل

عساقیل
رمن است و تک ندارد برخی عسقل را تک آن دانسته اند سراب (این واژه پارسی است بنگرید به سراب)، پاره های پراکنده ابر پاره ابر، سماروغ سپید از گیاهان، ساگ زیرزمینی (ساگ ساق)
فرهنگ لغت هوشیار

زواقیل

زواقیل
دزدان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، زواقیل العمامه، برآمدگی موی از زیر عمامه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

عساقیل

عساقیل
جَمعِ واژۀ عُسقول. (ناظم الاطباء). نوعی از سماروغ و قارچ سپید بزرگ که آن را شحمهالارض نیز گویند، و واحد آن عَسقَل و عُسقول است، سراب. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). عَساقل. رجوع به عساقل شود، پاره های جداگانه ابر. (منتهی الارب). قطعات پراکندۀ ابر. (از اقرب الموارد). عَساقل. و رجوع به عساقل شود
لغت نامه دهخدا