معنی تهلم - جستجوی لغت در جدول جو
تهلم
چوب بلند و کلفت
ادامه...
چوب بلند و کلفت
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر تهکم
تهکم
استهزا کردن، خشم گرفتن، تکبر کردن، بر فوت چیزی پشیمانی خوردن، فروریختن و ویران شدن چاه و مانند آن
ادامه...
استهزا کردن، خشم گرفتن، تکبر کردن، بر فوت چیزی پشیمانی خوردن، فروریختن و ویران شدن چاه و مانند آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تالم
تالم
دردمند شدن، آزرده شدن، دردناک شدن، دردمندی
ادامه...
دردمند شدن، آزرده شدن، دردناک شدن، دردمندی
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تظلم
تظلم
ستم کشیدن، از ظلم کسی شکایت کردن، دادخواهی
ادامه...
ستم کشیدن، از ظلم کسی شکایت کردن، دادخواهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تسلم
تسلم
پذیرفتن، چیزی را دریافت کردن، اسلام آوردن
ادامه...
پذیرفتن، چیزی را دریافت کردن، اسلام آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تحلم
تحلم
حلم ورزیدن، به تکلف بردباری کردن
ادامه...
حلم ورزیدن، به تکلف بردباری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تعلم
تعلم
آموختن، یاد گرفتن، دانستن
ادامه...
آموختن، یاد گرفتن، دانستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تکلم
تکلم
سخن گفتن، به سخن آمدن
ادامه...
سخن گفتن، به سخن آمدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تهشم
تهشم
مهربان شدن
ادامه...
مهربان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تهکم
تهکم
شکسته و ویران شدن
ادامه...
شکسته و ویران شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تثلم
تثلم
رخنه دار گردیدن
ادامه...
رخنه دار گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تالم
دردناک شدن دردیافت ویدا درد یافتن اندوهگین شدن دردمندی نمودن، اندوهناکی اندوهگنی، جمع تالمات
ادامه...
دردناک شدن دردیافت ویدا درد یافتن اندوهگین شدن دردمندی نمودن، اندوهناکی اندوهگنی، جمع تالمات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تهضم
تهضم
ستمدیدگی، خشمگینی، گردن نهادن
ادامه...
ستمدیدگی، خشمگینی، گردن نهادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تهلک
تهلک
باطل و ناچیز
ادامه...
باطل و ناچیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تهلل
تهلل
درخشان شدن
ادامه...
درخشان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تهوم
تهوم
چرت زدن
ادامه...
چرت زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تهدم
تهدم
ویرانی، بد زبانی
ادامه...
ویرانی، بد زبانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تکلم
تکلم
سخن گفتن
ادامه...
سخن گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تعلم
تعلم
بیاموختن، دانستن
ادامه...
بیاموختن، دانستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تسلم
تسلم
پذیرفتن
ادامه...
پذیرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تظلم
دادخواهی گرزش، زاری نالش ستم کشیدن، داد خواستن گله کردن از ظلم کسی شکایت کردن، داد خواهی فریاد خواهی، جمع تظلمات
ادامه...
دادخواهی گرزش، زاری نالش ستم کشیدن، داد خواستن گله کردن از ظلم کسی شکایت کردن، داد خواهی فریاد خواهی، جمع تظلمات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تحلم
تحلم
حلم ورزیدن، بردباری نمودن
ادامه...
حلم ورزیدن، بردباری نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر چهلم
چهلم
عدد ترتیبی چهل در مرتبه چهل
ادامه...
عدد ترتیبی چهل در مرتبه چهل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تهیم
تهیم
کسی که باو تهمت زده شده
ادامه...
کسی که باو تهمت زده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر کهلم
کهلم
بادنجان
ادامه...
بادنجان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تظلم
تظلم
((تَ ظَ لُّ))
ستم کشیدن، داد خواستن
ادامه...
ستم کشیدن، داد خواستن
فرهنگ فارسی معین
تصویر تکلم
تکلم
((تَ کَ لُّ))
سخن گفتن
ادامه...
سخن گفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویر تعلم
تعلم
((تَ عَ لُّ))
آموختن، دانش آموختن
ادامه...
آموختن، دانش آموختن
فرهنگ فارسی معین
تصویر تهکم
تهکم
((تَ هَ کُّ))
دست انداختن، خشم گرفتن، پشیمانی خوردن، ویران شدن
ادامه...
دست انداختن، خشم گرفتن، پشیمانی خوردن، ویران شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویر چهلم
چهلم
((چِ هِ لُ))
عدد ترتیبی چهل، مراسم بزرگداشت چهلمین روز شخص فوت شده
ادامه...
عدد ترتیبی چهل، مراسم بزرگداشت چهلمین روز شخص فوت شده
فرهنگ فارسی معین
تصویر تحلم
تحلم
((تَ حَ لُّ))
بردباری نمودن، حلم ورزیدن، به تکلف بردباری نمودن
ادامه...
بردباری نمودن، حلم ورزیدن، به تکلف بردباری نمودن
فرهنگ فارسی معین
تصویر تألم
تألم
((تَ أَ لُّ))
اندوهگین شدن، دردمندی نمودن
ادامه...
اندوهگین شدن، دردمندی نمودن
فرهنگ فارسی معین
تصویر تعلم
تعلم
آموزش
ادامه...
آموزش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر تکلم
تکلم
سخن گویی
ادامه...
سخن گویی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر تالم
تالم
دردناک، اندوه
ادامه...
دردناک، اندوه
فرهنگ واژه فارسی سره