مرکب از چهار+ قل، ’قل’ امر حاضر مفرد از مصدر ’قول’ عربی است، به معنی بگو. چون این کلمه در آغاز چهار سوره از سوره های قرآن کریم آمده است و این سوره ها چون با کلمه ’قل’ آغاز می شود آن چهار را ’چهارقل’ اصطلاح کرده اند و آن سوره ها عبارتند از: سورۀ اخلاص که با ’قل هواﷲ احد...’ شروع میشود و سورۀ فلق که با ’قل اعوذ برب الفلق...’ آغاز میشود. و سورۀ الناس که با ’قل اعوذبرب الناس’ ابتدا می شود و سورۀ کافرون که با ’قل یا ایها الکافرون...’ آغاز شود. رجوع به چارقل شود
راش، درختی جنگلی با ساقه قطور، برگ های ضخیم و گل های خوشه ای که چوب آن در صنعت کاربرد دارد، قِزِل گَز، مِرس، راج، آلوَش، قِزِل آغاج، آلاش، آلَش، قِزِل آغاجِغ، اَلَش، چِلَر، اَلاش
منسوب به چهل. چله. اربعین: چهله چهل گشت و خلوت هزار ببزم آمدن دور باشد ز کار. نظامی. پادشاه اسلام در آن قشلاق چند روزی میخواست که خلوتی برسبیل چهله برآورد. (تاریخ غازانی ص 152). روشن نکنی دیده با لباس چهله ازرخت سیه تا ننشینی به ظلامی. نظام قاری
از قرای بلوک دشتستان فارس از نواحی تنگستان است. (از مرآت البلدان ج 4 ص 304 و فارسنامۀ ناصری). دهی است از دهستان حومه بخش خورموج شهرستان بوشهر. در 12هزارگزی شمال باختر خورموج و خاور کوه مند واقع است، 197 تن سکنه دارد. از چاه آبیاری میشود. محصولش غلات و خرما و شغل اهالی کشاورزی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
شهری است به طبرستان. (از منتهی الارب). شهرکی است درساحل دریای آبسکون از نواحی طبرستان. و ابراهیم بن احمد اهلمی که از روات است منسوب بدانجاست. (معجم البلدان). و رجوع به سفرنامۀ مازندران رابینو و فهرست آن شود