جدول جو
جدول جو

معنی تهادم - جستجوی لغت در جدول جو

تهادم
خون رایگانی
تصویری از تهادم
تصویر تهادم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تصادم
تصویر تصادم
برخورد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تصادم
تصویر تصادم
بر هم زدن و با هم کوفتن و انبوهی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
دیرینه شدن دیرینگی جمع تقدمه، کهنگی بودن دیرینه شدن، کهنگی دیرینگی، جمع تقادمات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهادی
تصویر تهادی
بهم هدیه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهادف
تصویر تهادف
پیاپی آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تاختن به هم بانبوه در آمدن ناگاه آمدن در تاختن هجوم بردن حمله کردن بیکدیگر، هجوم یورش، جمع تهاجمات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهاتم
تصویر تهاتم
همچفتگی چفته بستن بریکدیگر (چفته اتهام)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهاجم
تصویر تهاجم
هجوم آوردن، یورش و حمله بردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تقادم
تصویر تقادم
دیرینه شدن، دیرینه بودن، دیرینگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تهادی
تصویر تهادی
برای یکدیگر هدیه فرستادن، به هم هدیه دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تصادم
تصویر تصادم
به هم زده شدن، به هم کوفته شدن، سخت به هم خوردن دو چیز، کوفته شدن دو جسم به یکدیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تصادم
تصویر تصادم
((تَ دُ))
به هم کوفتن، سخت به هم خوردن دو چیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقادم
تصویر تقادم
((تَ دُ))
دیرینه شدن، دیرینگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقادم
تصویر تقادم
جمع تقدمه، پیشکش، هدیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تهاجم
تصویر تهاجم
((تَ جُ))
هجوم بردن، حمله کردن
فرهنگ فارسی معین
конфликтующий
دیکشنری فارسی به روسی
конфліктуючий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
टकराने वाला
دیکشنری فارسی به هندی