جدول جو
جدول جو

معنی تنکابن - جستجوی لغت در جدول جو

تنکابن
(تَ بُ / تُ بُ)
نام ولایتی است از ولایت تبرستان بر طرف رستمدار که نور و کجور باشد و در قدیم الایام که افراسیاب بر منوچهر لشکر کشیده، منوچهراز راه لاریجان به آن حدود رفته عیال را در دزمور متحصن کرده از آب دریا نهری بریده خندق حصار را و آن محلی بوده در میانۀ ونوشه ده و قریۀ کنس و گویند آثار آن خندق سالها باقی بوده و شهر رویان را منوچهر بنیاد کرده که هنوز در کجور معروف است... حکیم مؤمن صاحب کتاب تحفهالمؤمنین از آنجا بوده است. (انجمن آرا). نام ولایتی از مازندران. نام منطقه ایست که فعلاً شهرستان شهسوار نامیده می شود... (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). و رجوع به مازندران رابینو و مجمل التواریخ گلستانه و مجمل التواریخ و القصص و مرآت البلدان ج 1 و ص 501 و تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2216 و 2640 و تذکره الملوک چ 2 ص 83 و شهسوار در این لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
تنکابن
تنکابن یا شهسوار از شهرهای قدیمی غرب مازندران استدژتنکا
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ترکان
تصویر ترکان
(دخترانه)
عنوانی مخصوص زنان اشراف در دوره مغول، نام مادر سلطان محمد خوارزمشاه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تنکار
تصویر تنکار
بوراکس، ترکیب اسید بوریک و سود که در طب و صنعت برای ساختن شیشه و لعاب ظروف سفالی و لحیم کاری به کار می رود، بورق، تنگار، بورک، بوره، بورات دوسود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنگان
تصویر تنگان
طبق چوبی، تبوک
فرهنگ فارسی عمید
پرنده ای میوه خوار ویژۀ نواحی گرم امریکا با منقار بزرگ و پهن و پرهای رنگین، در علم نجوم صورتی فلکی در نیمکرۀ جنوبی آسمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تغابن
تصویر تغابن
شصت و چهارمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۱۸ آیه، افسوس، پشیمانی، زیانکاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترکان
تصویر ترکان
عنوانی برای زنان، بانو، بی بی، خاتون، بیگم، ارجمند، برای مثال کار ترکان است نی ترکان برو / جای ترکان هست خانه، خانه شو (مولوی - ۸۲۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنداب
تصویر تنداب
آن قسمت از رودخانه که به علت شیب زیاد، جریان آب تندتر از قسمت های دیگر است، در علم شیمی تیزاب، آبی که با سرعت و فشار زیاد در روی زمین جاری باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنبان
تصویر تنبان
زیرجامه، شلوار، شلوار لیفه دار
فرهنگ فارسی عمید
(تُ بُ)
دهی است از دهستان بالا خیابان که در بخش مرکزی شهرستان آمل و 13 هزارگزی شوسۀ آمل به لاریجان قرار دارد. دشتی معتدل و مرطوب است. و 315 تن سکنه دارد. آب آن از تجرود هراز و محصول آنجابرنج و مختصری غله و لبنیات است. شغل اهالی زراعت وگله داری و صنایع دستی زنان شال بافی است. راه مالرودارد و عده ای از سکنه آنجا در تابستان به ییلاق کمربن میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). و رجوع به سفرنامۀ مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 114 شود
لغت نامه دهخدا
رزب-ان، نگهب-ان ت-اک، باغب__ان، نگهدارنده و محافظ تاک، تاک نشان
لغت نامه دهخدا
(اِ بُ)
دهی جزء بلوک فاراب دهستان عمارلو بخش رودبار شهرستان رشت در 30000 گزی شمال خاور پل لوشان. کوهستان، سردسیر. سکنه 85 تن. تاتی، فارسی زبان. آب آن از رود خانه جیرنده. محصول آن غلات، میوه جات. شغل اهالی زراعت و عده ای در زمستان برای کسب معیشت به گیلان میروند. راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ص 13)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
دهی از دهستان رحمت آباد است که در بخش رودبار شهرستان رشت واقع است و 500 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان افشاریۀ ساوجبلاغ است که در بخش کرج شهرستان تهران واقع است و 175 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تنیان
تصویر تنیان
جسمانیات، مادی و مادیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنگاب
تصویر تنگاب
کم عمق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاکبان
تصویر تاکبان
نگهدارنده و محافظ تاک، باغبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توکان
تصویر توکان
فرانسوی نکرنگی از پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنکیب
تصویر تنکیب
بازگشتن بازگشت
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی است از نمک بورقی و آن بذوب طلا و نرمی آن کمک کند. قسمی از آن معدنی است که با طلا و مس در جوانب معدن یافت شودو مصنوع آن از ادرار (بول) و غیره بدست آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنگان
تصویر تنگان
طبق چوبی تبوک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنداب
تصویر تنداب
تیز آب تنداب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنابز
تصویر تنابز
آک نهادن بر یکدیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنبان
تصویر تنبان
زیر جامه ازار، شلوار، شلوار چرمی کشتی گیران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکابر
تصویر تکابر
تکبر و بزرگ منشی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغابن
تصویر تغابن
همدیگر را به زیان افکندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترکان
تصویر ترکان
گذاشتن، وا گذاشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترکان
تصویر ترکان
((تَ))
ملکه، شهربانو، لقب زنان ارجمند، بی بی، بیگم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنبان
تصویر تنبان
((تُ))
زیر جامه، ازار، شلوار
تنبان کسی دو تا شدن: کنایه از پولدار شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنگان
تصویر تنگان
((تَ))
طبق چوبی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تغابن
تصویر تغابن
((تَ بُ))
به یکدیگر ضرر رساندن در معامله، افسوس خوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنداب
تصویر تنداب
سیل
فرهنگ واژه فارسی سره
از توابع لیتکوه آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی