جدول جو
جدول جو

معنی تنفح - جستجوی لغت در جدول جو

تنفح
(تَ دَ دُهْ)
در عبارت زیر ظاهراً بمعنی دمیدن آمده است: در فضاء دل و صحراء سینۀ او تنفح و تروح میداد. (ترجمه محاسن اصفهان ص 96)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تصفح
تصویر تصفح
چیزی را به دقت ملاحظه کردن، رسیدگی و جستجو کردن، کتابی را صفحه به صفحه و بادقت مطالعه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
نفس کشیدن، دم زدن، جذب اکسیژن و دفع دی اکسیدکربن به وسیلۀ ریه
تنفس مصنوعی: در پزشکی حرکاتی که با دست یا به وسیلۀ اسباب به ریه های کسی که در اثر غرق شدن یا عارضۀ دیگری نفسش قطع شده باشد داده می شود تا هوا به ریه های او وارد شود و شروع به تنفس طبیعی بکند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
بیزاری جستن، نفرت و کراهت داشتن، بیزار بودن، رمیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنجح
تصویر تنجح
روایی خواستن
فرهنگ فارسی عمید
پژوهش، بدقت ملاحظه کردن چیزی را نیک دیدن ژرف نگریستن رسیدگی و جستجو کردن، کتابی راصفحه بصفحه وبدقت مطالعه کردن، ژرف نگری، جستجو، جمع تصفحات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنجح
تصویر تنجح
روای خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنصح
تصویر تنصح
نیکی و نیکخواهی نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفغ
تصویر تنفغ
آبله ناکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفط
تصویر تنفط
سوزش خشم خشم و خروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
نفس زدن، دم بر زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
نفرت و انزجار و رنجش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفذ
تصویر تنفذ
نفوذ داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفخ
تصویر تنفخ
پرباد شدن، آماس کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
((تَ نَ فُّ))
نفرت داشتن، رمیدن، بیزار بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنفذ
تصویر تنفذ
((تَ نَ فُّ))
نفوذ داشتن، نفوذ یافتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
((تَ نَ فُّ))
نفس کشیدن، تفرج کردن، استراحت و تعطیل بین ساعت های درس و کار مجلس، انجمن یا دادگاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تصفح
تصویر تصفح
((تَ صَ فُّ))
چیزی را به دقت نگریستن، کتابی را صفحه به صفحه و به دقت مطالعه کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
بیزاری، کینه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
دم و بازدم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
Breathiness, Respiration
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
Repulsiveness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
odraza
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
repulsão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
respiração, (PT) respiração
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
排斥
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
呼吸 , 呼吸
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
Abscheu
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
oddychanie, (PL) oddychanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
огиду
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
дихання , дихання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
Atmung, (DE) Atmung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
отвращение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
дыхание , дыхание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
respirazione, (IT) respirazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی