جدول جو
جدول جو

معنی تنبلی - جستجوی لغت در جدول جو

تنبلی
تنبل بودن، بیکارگی و تن پروری
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
فرهنگ فارسی عمید
تنبلی
(تَمْ بَ)
کاهلی و تن پروری. (ناظم الاطباء). تن آسانی. آسانی. تن پروری. بمعنی کاهلی در فارسی قدیم معمول نبوده فقط درنسخه ای از شاهنامه این بیت دیده می شود:
درنگ آوریدی تو از کاهلی
ز پیری و نادانی و تنبلی.
لیکن در نسخ معتبر صورت مصراع این است:
سبب پیری آمد وگر بددلی.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به تنبل شود
لغت نامه دهخدا
تنبلی
به لغت دیلم نبات ثافیسا است. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
تنبلی
کیفیت و عمل تنبل. تن پروری بیکارگی کاهلی، اهمال مسامحه
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
فرهنگ لغت هوشیار
تنبلی
اسم اهمال، تن آسانی، تن آسایی، تن پروری، سستی، کاهلی، مسامحه
متضاد: زرنگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تنبلی
الكسل
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به عربی
تنبلی
Laziness, Idleness, Indolence, Slothfulness
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تنبلی
oisiveté, indolence, paresse
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تنبلی
ozio, indolenza, pigrizia
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تنبلی
праздность , леность , лень , ленивость
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به روسی
تنبلی
Müßiggang, Trägheit, Faulheit
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به آلمانی
تنبلی
лінь , лінь
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تنبلی
bezczynność, lenistwo
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به لهستانی
تنبلی
懒惰
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به چینی
تنبلی
ociosidade, indolência, preguiça
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تنبلی
luiheid, traagheid
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به هلندی
تنبلی
ociosidad, indolencia, pereza
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تنبلی
ความเกียจคร้าน , ความเกียจคร้าน , ความขี้เกียจ , ความเกียจคร้าน
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به تایلندی
تنبلی
کاہلی , سستی , کاہلی , سستی
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به اردو
تنبلی
আলস্য , আলস্য , অলসতা
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به بنگالی
تنبلی
uvivu
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تنبلی
tembellik
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تنبلی
게으름 , 나태함 , 나태함
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به کره ای
تنبلی
עַצְלוּת , עַצְלוּת , עצלנות , עַצלָנוּת
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به عبری
تنبلی
आलस्य , आलस्य
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به هندی
تنبلی
kemalasan
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تنبلی
怠惰
تصویری از تنبلی
تصویر تنبلی
دیکشنری فارسی به ژاپنی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حنبلی
تصویر حنبلی
یکی از چهار مذهب اهل سنت که اساس آن اجتناب از قیاس، تاویل و بدعت است، این مذهب با استیلای طایفۀ وهابی به صورتی تازه در حجاز رواج یافت، هر یک از پیروان این مذهب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنبلیت
تصویر تنبلیت
تملیت، سر بار، یک لنگه از بار، بار کوچکی که بر پشت استر یا الاغ بگذارند و بر آن سوار شوند
فرهنگ فارسی عمید
(تَمْ بَ)
بار اندک بود که بر زبر بار بزرگ ببندند و آن راتملیت نیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری). همان تملیت است. (شرفنامۀ منیری) ، در بعضی فرهنگها تنگ بار مرقوم است. (فرهنگ جهانگیری). همان تملیت است بهر دو معنی. (فرهنگ رشیدی). رجوع به تملیت شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از منبلی
تصویر منبلی
کاهلی بیکاری. بی اعتقادی انکار: (بدرگی و منبلی و حرص و آز چون کنی پنهان به شید ای مکر ساز،) (مثنوی. نیک. 39: 3)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حنبلی
تصویر حنبلی
منسوب بفرقه حنبلیه
فرهنگ لغت هوشیار
بار کوچکی که بر بار بزرگ نهند و گاه بر بالای چار وانهند و بر روی آن سوار شوند، یک لنگ بار عدل
فرهنگ لغت هوشیار
((تَ بَ))
بار کوچکی که بر بار بزرگ بندند و گاه بر بالای چاروا نهند و بر روی آن سوار شوند، یک لنگ بار، عدل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حنبلی
تصویر حنبلی
((حَ بَ یّ))
منسوب به فرقه حنبلیه از فرق مهم اهل سنت
فرهنگ فارسی معین