جدول جو
جدول جو

معنی تناغر - جستجوی لغت در جدول جو

تناغر
ناشناختگی
تصویری از تناغر
تصویر تناغر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تصاغر
تصویر تصاغر
خویشتن را خوار نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تناور
تصویر تناور
قوی جثه تنومند و فربه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تناکر
تصویر تناکر
نا شناختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنافر
تصویر تنافر
بیگدیگر فخر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تناظر
تصویر تناظر
بهم نگریستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تناصر
تصویر تناصر
یکدیگر را یاری دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تناذر
تصویر تناذر
ترسانیدن یکدیگر را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تناثر
تصویر تناثر
پراکنده گشتن، تساقط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تناور
تصویر تناور
تنومند، فربه، قوی جثه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تناثر
تصویر تناثر
پراکنده گشتن، بیمار شدن و مردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تناظر
تصویر تناظر
به یکدیگر نظر کردن، به هم نگریستن، با هم در امری گفتگو و جدال کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تناصر
تصویر تناصر
یکدیگر را یاری دادن، به هم یاری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تصاغر
تصویر تصاغر
خود را به خردی و کوچکی نمایاندن، خود را به حقارت، خواری و پستی زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تناکر
تصویر تناکر
خود را نادان نمایاندن، اظهار نادانی کردن، تجاهل، ناشناختن، با همدیگر دشمنی ورزیدن قوم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنافر
تصویر تنافر
گریختن و دور شدن از یکدیگر، از یکدیگر بیزاری جستن، ناسازگاری، در علوم ادبی ثقیل و دشوار بودن تلفظ چند کلمۀ پشت سر هم که از عیوب فصاحت است، مثل قرب قبر حرب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تناور
تصویر تناور
((تَ وَ))
تنومند، فربه، قوی جثه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تناکر
تصویر تناکر
((تَ کُ))
خود را به نادانی زدن، دشمنی ورزیدن دو قوم با یکدیگر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنافر
تصویر تنافر
((تَ فُ))
دوری جستن، از یکدیگر بیزاری جستن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تناظر
تصویر تناظر
((تَ ظُ))
به یکدیگر نگریستن، با هم بحث و گفتگو کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تناصر
تصویر تناصر
((تَ صُ))
همدیگر را یاری کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنار
تصویر تنار
از واژه پارسی تنور تنورگر تنوری
فرهنگ لغت هوشیار