- تلمذ
- شاگردی کردن، جستن
معنی تلمذ - جستجوی لغت در جدول جو
- تلمذ
- شاگرد شدن، شاگردی کردن، در نزد استاد یا معلم درس خواندن و چیزی آموختن
- تلمذ ((تَ لَ مُّ))
- شاگردی کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
میلاو شاگرد واژه (متلمذ) در تازی درست نیامده و به جای آن (تلمیذ) آید شاگرد جمع متلمدین. توضیح در عربی فصیح تلمذ و متلمذ نیامده و بجای کلمه اخیر تلمیذ مستعمل است
گناه پوشی، آگندن
بد و بیراه گفتن
لب لیسیدن
لذت بردن
شاگرد و محصل
گندمگونی
چشیدن، لیسیدن چشیدن، لیسیدن
روشن شدن
پیاپی جستن
پی یکدیگر جستن
کسی که نزد معلم درس می خواند، شاگرد، دانش آموز
لذت بردن، لذت یافتن
کشاورز، برزگر، پسر، زرگر
جمع تلمذ
شاگردی کردن درس خواندن
جمع متلمذ در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
مونث متلمذ جمع متلمذات
جمع متلمذه