بر یکدیگر حمله آوردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تطارد در جنگ: تلاظوا فی الحرب ملاظه و لظاظاً... و این مصادر بر غیر بنای فعل می باشند. (از اقرب الموارد)
بر یکدیگر حمله آوردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تطارد در جنگ: تلاظوا فی الحرب ملاظه و لظاظاً... و این مصادر بر غیر بنای فعل می باشند. (از اقرب الموارد)
جمع واژۀ ملحظ. (از اقرب الموارد). جمع واژۀ ملحظ، مصدر میمی از لحظه ولحظ الیه، یعنی به دنبال چشم به سوی او نگریست. (مقدمۀ دیوان حافظ چ قزوینی حاشیۀ ص صو) : یرمون بالخطب الطوال و تاره وحی الملاحظ خفیه الرقباء. ابوداود بن جریر ایادی (از مقدمۀ دیوان حافظ چ قزوینی ص صه). و رجوع به ملحظ شود
جَمعِ واژۀ مَلحَظ. (از اقرب الموارد). جَمعِ واژۀ ملحظ، مصدر میمی از لحظه ولحظ الیه، یعنی به دنبال چشم به سوی او نگریست. (مقدمۀ دیوان حافظ چ قزوینی حاشیۀ ص صو) : یرمون بالخطب الطوال و تاره وحی الملاحظ خفیه الرقباء. ابوداود بن جریر ایادی (از مقدمۀ دیوان حافظ چ قزوینی ص صه). و رجوع به ملحظ شود
خلاف یکدیگر آمدن و دشواری کردن با یکدیگر در سخن، یقال: تلاحزوا فی القول، همدیگر قافیه نقل کردن کودکان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
خلاف یکدیگر آمدن و دشواری کردن با یکدیگر در سخن، یقال: تلاحزوا فی القول، همدیگر قافیه نقل کردن کودکان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)