جدول جو
جدول جو

معنی تلا - جستجوی لغت در جدول جو

تلا
(تِ)
بمعنی ذهب که فارسیان عربی دان به طاء نوشته اند. از عالم طپیدن. (غیاث اللغات) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تلا
(تَ)
سائل و گدا. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تلا
پیمان، زینهار، سائل، گدا
تصویری از تلا
تصویر تلا
فرهنگ لغت هوشیار
تلا
طلا
تصویری از تلا
تصویر تلا
فرهنگ واژه فارسی سره
تلا
خروس، زر طلا، مرتعی جنگلی در حومه ی نوشهر، وسیله برای بالا رفتن از درخت
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تلان
تصویر تلان
چاق، بسیار فربه، تنومند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تلاق
تصویر تلاق
تلاقی، به هم رسیدن، رسیدن دو شخص یا دو چیز به هم، یکدیگر را دیدن، دیدار کردن با هم برای مثال عشق صورت ها بسازد در فراق / نامصور سر کند وقت تلاق (مولوی - ۸۰۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تلاب
تصویر تلاب
تالاب، جایی که آب رودخانه یا باران جمع شود، آبگیر، حوض، استخر، برکه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
جدوجهد برای به دست آوردن چیزی، سعی، کوشش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تلال
تصویر تلال
تل ها، پشته ها، تپه ها، جمع واژۀ تل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تلاج
تصویر تلاج
شور و غوغا، برای مثال شب بیامد بر درم دربان باج / در بجنبانید با بانگ و تلاج (طیان - شاعران بی دیوان - ۳۱۲)، مشغله، گرفتاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
کوشش سعی جد و جهد جهت بدست آوردن چیزی. سعی و جستجو، کوشش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلاج
تصویر تلاج
بانگ مشغله شور و غوغا. شور، غوغا
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی است تلاغ گوشت افزون میان شلفینه (فرج زن)، دیدار کردن فراهم رسیدن بهم رسیدن هم را دیدن، دیدار. یا یوم تلاقی (یوم التلاقی)، روز قیامت. صحبت و مجلس و انجمن و ملاقات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلال
تصویر تلال
جمع تل، پشته ها جمع تل پشته ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلان
تصویر تلان
چاق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
((تَ))
کوشش، سعی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تلاج
تصویر تلاج
((تَ))
بانگ، مشغله شور و غوغا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تلان
تصویر تلان
((تَ لّ))
بسیار فربه، چاق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تلال
تصویر تلال
((تَ))
جمع تل، پشته ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
کوشش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
Attempt, Endeavor, Effort
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
tentative, effort
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
попытка , усилие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
Versuch, Anstrengung, Bestreben
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
спроба , зусилля , зусилля
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
próba, wysiłek
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
尝试 , 努力
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
tentativa, esforço
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
tentativo, sforzo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
intento, esfuerzo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
poging, inspanning
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
ความพยายาม , ความพยายาม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
percobaan, usaha, upaya
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تلاش
تصویر تلاش
प्रयास , प्रयास
دیکشنری فارسی به هندی