جدول جو
جدول جو

معنی تقواد - جستجوی لغت در جدول جو

تقواد
(تَ)
کشیدن ستور و جز آن خلاف سوق، فهو من امام و ذلک من خلف. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به تقوید شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تقوا
تصویر تقوا
ترس از خدا و اطاعت امر او، پرهیزکاری، پرهیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قواد
تصویر قواد
واسطه و دلال عمل منافی عفت، پاانداز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قواد
تصویر قواد
قائدها، جلوداران، پیشوایان، سرداران، فرماندهان سپاه، جمع واژۀ قائد
فرهنگ فارسی عمید
(قُوْ وا)
جمع واژۀ قائد. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). بمعنی کشندۀ ستور و جز آن. (آنندراج). رجوع به قائد شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
پرهیزکاری و ترس از خدا. (از ناظم الاطباء). تقوی. رجوع به تقوی شود
لغت نامه دهخدا
(تَ کُ)
یکدیگر را دوست داشتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَ فُ)
تهوید. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به تهوید شود، آهستگی کردن در سیر و در سخن، نرم رفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به تهوید شود
لغت نامه دهخدا
(تُ قَ)
جمع واژۀ تقی. (ناظم الاطباء). رجوع به تقی شود
لغت نامه دهخدا
(تَ بَرْ رُ)
برابر و هموار شدن مکان. (از اقرب الموارد) ، بسرعت گذشتن دو تن از یکدیگر چنانکه گوئی هریک از آنان دیگری را بسرعت میکشد. (از اقرب الموارد) ، رام شدن، واضح و روشن گشتن راه، راه نشان دادن و هدایت کردن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ تَ مُ)
کشیدن ستور و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تواد
تصویر تواد
آهستگی درنگ همدوستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقوا
تصویر تقوا
پرهیزگاری و ترس از خدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قواد
تصویر قواد
جاکش جافکش لنبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قواد
تصویر قواد
((قَ وّ))
دیوث، بی غیرت، قلتبان، قرت، کلتبان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقوا
تصویر تقوا
پرهیز
فرهنگ واژه فارسی سره
اتقا، پارسایی، پرواپیشگی، پروادار، پرهیزگاری، تدین، تقدس، تورع، دیانت، دینداری، زهد، عفاف، فضیلت، ورع
متضاد: ناپارسایی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پاانداز، جاکش، دیوث، قلتبان، کشخان، لحاف کش
فرهنگ واژه مترادف متضاد