برهنه و گشاده کردن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) : قشطه عنه، نزعه و قلعه و کشطه. و این از باب نصر و ضرب آمده است. قشط لغت تمیم و اسد است و کشط لغت قیس است. (اقرب الموارد) ، به چوب دستی زدن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). فعل آن از نصر است. (منتهی الارب)
برهنه و گشاده کردن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) : قشطه عنه، نزعه و قلعه و کشطه. و این از باب نصر و ضرب آمده است. قشط لغت تمیم و اسد است و کشط لغت قیس است. (اقرب الموارد) ، به چوب دستی زدن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). فعل آن از نصر است. (منتهی الارب)