سرخ شده از حرارت آتش، تافته، گداخته، برای مثال به دست آهن تفته کردن خمیر / به از دست برسینه پیش امیر (سعدی۲ - ۸۳) بافته شده، تنیده، تفنه، تنته، تنسته، تینه، تنه
سرخ شده از حرارت آتش، تافته، گداخته، برای مِثال به دست آهن تفته کردن خمیر / بِه از دست برسینه پیش امیر (سعدی۲ - ۸۳) بافته شده، تَنیده، تَفنَه، تَنتَه، تَنَستَه، تینه، تَنه
لکۀ سیاه که در چهرۀ انسان پیدا می شود، کلف، ماه گرفت اندوه و بی قراری دل، میل و خواهش به هر چیز حالتی در زنان آبستن که به برخی خوراکی ها رغبت شدید پیدا می کنند، ویار ملال، اندوه، تلوسه، تالواسه، تلواسه، تاس، تاسه
لکۀ سیاه که در چهرۀ انسان پیدا می شود، کلف، ماه گرفت اندوه و بی قراری دل، میل و خواهش به هر چیز حالتی در زنان آبستن که به برخی خوراکی ها رغبت شدید پیدا می کنند، ویار مَلال، اَندوه، تَلوَسِه، تالواسِه، تَلواسِه، تاس، تاسِه
هر یک از سلاح های گرم دستی که گلوله پرتاب می کند، در اوایل قرن ۱۶ میلادی در آلمان اختراع شد تفنگ ته پر: تفنگی که فشنگ را از ته لوله در آن می گذارند تفنگ سر پر: تفنگی که از دهانۀ لوله پر می شد و در آن باروت، ساچمه و یا فشنگ می گذاشتند تفنگ دهن پر: تفنگی که از دهانۀ لوله پر می شد و در آن باروت، ساچمه و یا فشنگ می گذاشتند، تفنگ سر پر
هر یک از سلاح های گرم دستی که گلوله پرتاب می کند، در اوایل قرن ۱۶ میلادی در آلمان اختراع شد تفنگ ته پر: تفنگی که فشنگ را از ته لوله در آن می گذارند تفنگ سر پُر: تفنگی که از دهانۀ لوله پر می شد و در آن باروت، ساچمه و یا فشنگ می گذاشتند تفنگ دهن پُر: تفنگی که از دهانۀ لوله پر می شد و در آن باروت، ساچمه و یا فشنگ می گذاشتند، تفنگ سر پُر
هر کارگی، سرگرمی، گونه گونگی - چند شاخگی، گوناگون شدنگونه گونه گشتن، امری را بطرق مختلف انجام دادن، ببازی ها و تفریحات گوناگون مشغول شدن، سرگرمی متنوع، جمع تفننات
هر کارگی، سرگرمی، گونه گونگی - چند شاخگی، گوناگون شدنگونه گونه گشتن، امری را بطرق مختلف انجام دادن، ببازی ها و تفریحات گوناگون مشغول شدن، سرگرمی متنوع، جمع تفننات