جدول جو
جدول جو

معنی تفزع - جستجوی لغت در جدول جو

تفزع
ترسیدن و وحشت داشتن
تصویری از تفزع
تصویر تفزع
فرهنگ لغت هوشیار
تفزع
((تَ فَ زُّ))
ترسیدن
تصویری از تفزع
تصویر تفزع
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تفرع
تصویر تفرع
شعبه شعبه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
دردمندی، اندوه زدگی، درد یافتن، دردمند شدن از سختی و بلا و اندوه، دردمندی، جمع تفجعات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمزع
تصویر تمزع
بخش بخش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توزع
تصویر توزع
پخش شدن پخشیدن، پراکنده شدن، پراکندگی، جمع توزعات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنزع
تصویر تنزع
شتافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفزع
تصویر مفزع
پناهگاه، گریزگاه، پناه، ملجا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفزیع
تصویر تفزیع
ترسانیدن، بی بیم گردانیدن. از اضداد است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفجع
تصویر تفجع
دردمند شدن، دردمندی از سختی و بلا و اندوه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توزع
تصویر توزع
پراکنده شدن، متفرق شدن، میان خود قسمت کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مفزع
تصویر مفزع
پناهجای پناهگاه پناهگاه پناه جای ملجا: (مثل کسی که دشمنان غالب و خصوم قاهر بدو محیط شوند و مفزع و مهرب از همه جوانب متعذر باشد،) (کلیله. مصحح مینوی. 282)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفرع
تصویر تفرع
((تَ فَ رُّ))
شاخه شاخه شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تفجع
تصویر تفجع
((تَ فَ جّ))
دردمند شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توزع
تصویر توزع
((تَ وَ زُّ))
پراکنده شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مفزع
تصویر مفزع
((مَ زَ))
پناه، فریادرس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فزع
تصویر فزع
ترس، بیم، هراس، ناله و زاری، فریاد
فزع اکبر: ترس و بیم روز قیامت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فزع
تصویر فزع
هراس، ترس، ناله و زاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فزع
تصویر فزع
((فَ زَ))
ترس، بیم، ناله، زاری
فرهنگ فارسی معین