بریختن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). ریختن آب و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، ریختن خون. (از اقرب الموارد) ، خالی کردن خنور را از آنچه در وی باشد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). خالی کردن ظرف را از آنچه در وی باشد. (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، فارغ کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). فراغ گردانیدن. (آنندراج). فراغت. (ناظم الاطباء) : سیف الدوله و بعزاجق بعد از فراغ از مهم ابوالقاسم و صاحبش و تفریغ خراسان از فساد ایشان با حضرت ناصرالدین آمدند. (از ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 174). - تفریغحساب، پرداخت حساب و فارغ شدن از آن. (ناظم الاطباء). ، شکیبایی فروفرستادن خدا بر کسی. (از اقرب الموارد)
بریختن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). ریختن آب و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، ریختن خون. (از اقرب الموارد) ، خالی کردن خنور را از آنچه در وی باشد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). خالی کردن ظرف را از آنچه در وی باشد. (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، فارغ کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). فراغ گردانیدن. (آنندراج). فراغت. (ناظم الاطباء) : سیف الدوله و بعزاجق بعد از فراغ از مهم ابوالقاسم و صاحبش و تفریغ خراسان از فساد ایشان با حضرت ناصرالدین آمدند. (از ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 174). - تفریغحساب، پرداخت حساب و فارغ شدن از آن. (ناظم الاطباء). ، شکیبایی فروفرستادن خدا بر کسی. (از اقرب الموارد)
کم کردن عدد کوچک تر (مفروق) از عدد بزرگ تر (مفروقٌ منه)، در ادبیات در فن بدیع جدا کردن دو موصوف از یکدیگر و دربارۀ هر کدام حکمی کردن، برای مثال من نگویم به ابر مانندی / که نکو ناید از خردمندی ی او همی گرید و همی بارد / تو همی بخشی و همی خندی پراکنده کردن، جدا شدن چیزی از چیز دیگر
کم کردن عدد کوچک تر (مفروق) از عدد بزرگ تر (مفروقٌ منه)، در ادبیات در فن بدیع جدا کردن دو موصوف از یکدیگر و دربارۀ هر کدام حکمی کردن، برای مِثال من نگویم به ابر مانندی / که نکو ناید از خردمندی ی او همی گرید و همی بارد / تو همی بخشی و همی خندی پراکنده کردن، جدا شدن چیزی از چیز دیگر
حسرت ویل: فویل للذین کفروا ویل ایشان را و نفرین و نفریغ ایشان را که کافر شدند... یا روز نفریغ. روز رستاخیز قیامت انذر هم یوم الحسره بیم نمای ایشان را از روز نفریغ
حسرت ویل: فویل للذین کفروا ویل ایشان را و نفرین و نفریغ ایشان را که کافر شدند... یا روز نفریغ. روز رستاخیز قیامت انذر هم یوم الحسره بیم نمای ایشان را از روز نفریغ