جدول جو
جدول جو

معنی تفریشی - جستجوی لغت در جدول جو

تفریشی
(تَ)
فیض الله بن میر عبدالقاهر بن ابی المعالم الحسنی. متوفی بسال 1025 هجری قمری او راست: انوار القمریه فی شرح الاثنی عشریه از کتابهای شیعه. (اسماء المؤلفین ج 1 ص 823)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
تیرگی، سیاهی، ظلمت، جای تاریک، کنایه از پیچیدگی، کنایه از گمراهی، کنایه از ناراحتی، افسردگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرویشی
تصویر فرویشی
اهمال، غفلت
فرهنگ فارسی عمید
کرمی که به شکل رشتۀ بسیار باریک و به طول چند میلی متر در دستگاه گوارش و ماهیچه های خوک پیدا می شود و هرگاه انسان چنین گوشتی را که خوب پخته نشده باشد بخورد، به آن مبتلا می گردد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبریزی
تصویر تبریزی
از مردم تبریز، تهیه شده در تبریز،
در علم زیست شناسی سپیدار، درختی راست و بلند که پوست و چوب آن سفید است و در اغلب نقاط ایران می روید و بلندیش تا ۲۰ متر می رسد، چون تنه اش راست و صاف و بلند است در کارهای نجاری و ساختن سقف خانه ها و تیر و ستون چوبی به کار می رود، سفیدار، سفیددار، اسفیدار، پلت، پلخدار، سفیدپلت
فرهنگ فارسی عمید
(تَءْ)
بال گستردن مرغ و جنبانیدن جهت فرود آمدن بر چیزی، فرش گستردن جهت دیگری. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، سنگ گستردن در صحن خانه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آجر و سنگهای صاف گستردن صحن خانه را. (اقرب الموارد) ، برگ گسترانیدن کشت. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، تفریخ. (اقرب الموارد). رجوع به تفریخ شود
لغت نامه دهخدا
(تَ رِ / رَ)
منسوب به تفرش و معرب آن طبرسی است و طبرس معرب تفرش است. رجوع بطبرسی شود
لغت نامه دهخدا
(فَ)
منسوب به فریش که بطنی است از تیم الرباب. (سمعانی)
منسوب به فریش که بلدی است در اندلس. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تفتیشی
تصویر تفتیشی
منسوب به تفتیشامور تفتیشی، مباشر مفتش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرویشی
تصویر فرویشی
غفلت اهمال: و هم فی غفله و ایشان در فرو یشی اند
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به تبریز از مردم تبریز اهل تبریز، درختی از تیره بیدکه تنه آن مستقیم رشد میکند و کم شاخه است ازین جهت تنه این درخت مصارف مختلف دارد و بعنوان تیر چوبی برای پوشش بامها مورد استفاده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاریخی
تصویر تاریخی
منسوب به تاریخ: جنبه تاریخی داستان تاریخی، قابل درج در تاریخ: (این واقعه تاریخی است)
فرهنگ لغت هوشیار
تیرگی سیاهی ظلمت، گرفتگی در هم فرو رفتن خطوط چهره بر اثر خشم و غم خشمگین شدن، جهل نادانی بی خبری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکریتی
تصویر تکریتی
شهری بزرگ در سی فرسخی بغداد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریبی
تصویر تقریبی
احتمالی، نزدیک به حقیقت و تخمینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفصیلی
تصویر تفصیلی
مشروح، مفصل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشریحی
تصویر تشریحی
توضیحی تبیینی، مربوط بعلم تشریح وابسته به بکالبد شکافی
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی کرم خوک یکی از کرمهای طفیلی که از خانواده نماتود ها که در انسان مرض تریشینوز را بوجود میاورد. این جانور کرم کوچک نخی شکل و باریکی است که حداکثر طولش در حدود 6 میلیمتر است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحریری
تصویر تحریری
نویسایی منسوب و مربوط به تحریر (نوشتن نگاشتن)
فرهنگ لغت هوشیار
اتریشی مردم اتریش کالای ساخت اتریش منسوب به اطریش (اتریش)، ساخته اطریش، از مردم اطریش اهل اطریش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفرشی
تصویر تفرشی
منسوب به تفرش از مردم تفرش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیریشی
تصویر بیریشی
حالت و عمل بیریش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتریشی
تصویر اتریشی
منسوب به اتریش از مردم اتریش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفریش
تصویر تفریش
بوباندن (بوب فرش)، گستردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشریعی
تصویر تشریعی
مربوط به تشریع وابسته بشریعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزریقی
تصویر تزریقی
معتاد، کسی که مواد مخدر را به وسیله سرنگ داخل رگ خود می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تفصیلی
تصویر تفصیلی
((تَ))
مفصل، مشروح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
تیرگی، سیاهی، گرفتگی چهره در اثر خشم یا اندوه، جهل، نادانی، بی خبری، آشفتگی
فرهنگ فارسی معین
((تِ))
یکی از کرم های طفیلی از خانواده نماتودها که در انسان مرض تریشینوز را به وجود می آورد. این جانور کرم کوچک نخی شکل و باریکی است که حداکثر طولش در حدود 6 میلیمتر است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبریزی
تصویر تبریزی
اهل تبریز، درختی شبه صنوبر با تنه راست و بلند که رنگ پوست و چوبش سفید می باشد و بلندی اش تا 20 متر می رسد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تاریخی
تصویر تاریخی
قدیمی، بسیار قدیمی، سزاوار ثبت شدن در تاریخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقریبی
تصویر تقریبی
کمابیش، کم و بیش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
ظلمات
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تدریجی
تصویر تدریجی
Gradual
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تبعیض آمیز، تمایز
دیکشنری اردو به فارسی