جدول جو
جدول جو

معنی تفرشح - جستجوی لغت در جدول جو

تفرشح
(تَ ءَلْ لُهْ)
پایها فراخ و گشاده نهادن شتر ماده وقت دوشیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تفحج ناقه برای دوشیدن شیر وی. (از اقرب الموارد). رجوع به تفحج شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ترشح
تصویر ترشح
تراویدن، پاشیده شدن مایعات به لباس یا بدن و مانند آن، تراوش آب از خلال سنگ یا چیز دیگر، به تدریج قوت گرفتن، توانا شدن و شایستگی حاصل کردن برای کاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفریح
تصویر تفریح
شادمانی کردن، شادمانی و خوشی
فرهنگ فارسی عمید
(تَ ءَلْ لی)
این کلمه در ترجمه فرانسۀ ابن البیطار (ج 1 ص 121) بمعنی صاف کردن و سرراست کردن و در دزی (ج 2 ص 255) بمعنی پهن کردن آمده و گونه های دیگر این کلمه را تفرطخ و تفرطب و مفلطح و مبلطح آورده است. ابن البیطار آرد: الرازی فی کتاب ابدال الادویه هو دواء هندی یشبه البندق الا ان فیه تفرطحاً قلیلاً الی الغبره ما هو واذا حرکته تحرک فی وسط لبه و اذا کسرته انفلق عن لب شبیه بلب البندق... (مفردات ابن البیطار ج 1 ص 51)
لغت نامه دهخدا
(تَ رِ / رَ)
منسوب به تفرش و معرب آن طبرسی است و طبرس معرب تفرش است. رجوع بطبرسی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
تراوش، بارش کم، تراویدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفشح
تصویر تفشح
دختر گایی، شاشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفریح
تصویر تفریح
شاد کردن، خوشی و عیش و تماشا و تفرج و گشت و بازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفرشی
تصویر تفرشی
منسوب به تفرش از مردم تفرش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
((تَ رَ شُّ))
تراویدن، پاشیده شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تفریح
تصویر تفریح
((تَ))
شادمانی نمودن، شادمان ساختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
تراوش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تفریح
تصویر تفریح
لشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
بازی، پیک نیک، تفرج، تفنن، خوشی، سرگرمی، شادمانی، گردش، گشت، لعب، لهوولعب، مشغولیت، نزهت، هواخوری، گردش کردن، شادی کردن، فرحناک شدن، شادمانی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
Ooziness, Secretion
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
exsudation, sécrétion
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
זִלְגוּל , הפרשה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
eksudasi, sekresi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
रिसाव , स्राव
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
utoaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
浸出 , 分泌
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
삼출 , 분비
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
sızıntı, salgılama
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
การซึม , การหลั่ง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
Exsudation, Sekretion
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
exsudatie, afscheiding
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
exudación, secreción
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
essudazione, secrezione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
exsudação, secreção
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
渗出 , 分泌
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
wysięk, sekrecja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
виділення , секреція
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
выделение , секреция
دیکشنری فارسی به روسی
سرگرمی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
নিঃসরণ , স্রাব
دیکشنری فارسی به بنگالی