جدول جو
جدول جو

معنی تفریح

تفریح
بازی، پیک نیک، تفرج، تفنن، خوشی، سرگرمی، شادمانی، گردش، گشت، لعب، لهوولعب، مشغولیت، نزهت، هواخوری، گردش کردن، شادی کردن، فرحناک شدن، شادمانی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد