جوانمردی نمودن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، به فتوی نزدیک مفتی شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، بتکلف فتوت کردن و تشبه به جوانان نمودن تقول: ابرد من شیخ یتفتی. (از اقرب الموارد)
جوانمردی نمودن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، به فتوی نزدیک مفتی شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، بتکلف فتوت کردن و تشبه به جوانان نمودن تقول: ابرد من شیخ یتفتی. (از اقرب الموارد)
فرش منقش را گویند مانند قالی و گلیم و پلاس الوان. (برهان). گلیم و فرش منقش باشد. (فرهنگ جهانگیری) (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج) : فکنده ست فراش باد بهاری تواسی ّ الوان ابر کوه و کردر. عبدالقادر نائینی (از فرهنگ رشیدی)
فرش منقش را گویند مانند قالی و گلیم و پلاس الوان. (برهان). گلیم و فرش منقش باشد. (فرهنگ جهانگیری) (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج) : فکنده ست فراش باد بهاری تواسی ّ الوان ابر کوه و کردر. عبدالقادر نائینی (از فرهنگ رشیدی)
یکدیگر را نیست و سپری گردانیدن در جنگ و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). نیست گردانیدن بعض قوم مر بعضی دیگر را. (از اقرب الموارد) : این تفانی از ضد آید، ضد را چون نباشد ضد، نبود جز بقا. مولوی
یکدیگر را نیست و سپری گردانیدن در جنگ و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). نیست گردانیدن بعض قوم مر بعضی دیگر را. (از اقرب الموارد) : این تفانی از ضد آید، ضد را چون نباشد ضد، نَبْوَد جز بقا. مولوی