جدول جو
جدول جو

معنی تعیین - جستجوی لغت در جدول جو

تعیین
گزینش
تصویری از تعیین
تصویر تعیین
فرهنگ واژه فارسی سره
تعیین
مخصوص کردن، برگماشتن
تصویری از تعیین
تصویر تعیین
فرهنگ لغت هوشیار
تعیین
معین و مخصوص کردن، برگماشتن، کسی را به کاری یا مقامی گماشتن
تصویری از تعیین
تصویر تعیین
فرهنگ فارسی عمید
تعیین
((تَ))
معین کردن، مخصوص کردن، برگماشتن
تصویری از تعیین
تصویر تعیین
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تزیین
تصویر تزیین
آذین، فرآویز کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تدیین
تصویر تدیین
مالک کردن کسی را، چیزی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطیین
تصویر تطیین
گل مالی بگل اندودن اندود کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزیین
تصویر تزیین
آراستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعییل
تصویر تعییل
عیال داری و نفقه دادن آنان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعییش
تصویر تعییش
زندگی دادن روزی دادن تناساندن ماژاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعییر
تصویر تعییر
سرزنش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعیید
تصویر تعیید
حاضر آمدن و عید کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعییب
تصویر تعییب
معیوب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعوین
تصویر تعوین
یاری نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلیین
تصویر تلیین
نرم کردن نرم گردانیدن،جمع تلیینات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبیین
تصویر تبیین
هویدا شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلیین
تصویر تلیین
لینت دادن، نرم گردانیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تزیین
تصویر تزیین
زینت دادن، زیور کردن، آراستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبیین
تصویر تبیین
توضیح، تفسیر، آشکار ساختن، بیان کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعفین
تصویر تعفین
گنداندن، برگرداندن و تغییر دادن بو و مزۀ چیزی، در پزشکی خیسانیدن بعضی داروها در سرکه یا الکل یا مایع دیگر تا مدت معینی که بعد آن را صاف کنند و به مصرف برسانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعییب
تصویر تعییب
معیوب کردن، عیب دار کردن چیزی، به عیب نسبت دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعییر
تصویر تعییر
سرزنش کردن کسی برای عیب وننگی که دارد، نکوهش کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبیین
تصویر تبیین
((تَ))
بیان کردن، روشن کردن، توضیح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تزیین
تصویر تزیین
((تَ))
زینت دادن، زیور کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تطیین
تصویر تطیین
((تَ))
به گل اندودن، اندود کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تلیین
تصویر تلیین
((تَ))
نرم گردانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعییر
تصویر تعییر
((تَ))
سرزنش کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعییب
تصویر تعییب
((تَ))
معیوب ساختن، به عیب نسبت دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تطیین
تصویر تطیین
گل اندود کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعین
تصویر تعین
بزرگی و دارائی پیدا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعین
تصویر تعین
به چشم دیدن چیزی و به یقین پیوستن، لازم و محقق شدن امری یا چیزی، بزرگی و دارایی پیدا کردن، جاه، مقام و بزرگی داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعین
تصویر تعین
((تَ عَ یُّ))
بزرگی و دارایی یافتن، به چشم دیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعیین کردن
تصویر تعیین کردن
گماردن، گماشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تعیینات
تصویر تعیینات
باز نمودگان، نشاخت ها جمع تعیین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعیین وقت
تصویر تعیین وقت
زمان کردن
فرهنگ لغت هوشیار