جدول جو
جدول جو

معنی تعیین

تعیین
بازشناخت، معین سازی، انتخاب، انتصاب، برگماری، گزینش، منصوب، معین کردن، برگماشتن، منصوب کردن
متضاد: عزل کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد