جدول جو
جدول جو

معنی تعزب - جستجوی لغت در جدول جو

تعزب
(بَ لَ)
عزب شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). ترک نمودن نکاح را، یقال: تعزب فلان ثم تأهل. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تعزب
عزب شدن، ترک نمودن نکاح را
تصویری از تعزب
تصویر تعزب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تعجب
تصویر تعجب
به شگفت آمدن، شگفت داشتن، شگفتی نمودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعزز
تصویر تعزز
عزیز شدن، گرامی شدن، ارجمند شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تحزب
تصویر تحزب
گروه گروه شدن، دسته دسته شدن، جمع شدن مردم و طرفداری کردن از مرام یا رای کسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعصب
تصویر تعصب
جانبداری کردن از مذهبی، به چیزی دلبسته و مقید بودن و سخت از آن دفاع کردن، کینه، دشمنی
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ عَزْ زِ)
ترک نماینده نکاح را. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ناکدخدا و ترک کننده نکاح. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تعزی
تصویر تعزی
شکیبدن به خود گرفتن شکیب ورزیدن شکیبایی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معزب
تصویر معزب
آنکه او را از خانه خدا دور کرده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعرب
تصویر تعرب
عرب شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعزز
تصویر تعزز
ارجمندی، کمیابی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعزل
تصویر تعزل
عشق نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعقب
تصویر تعقب
دنبال کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعزیب
تصویر تعزیب
دور رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعصب
تصویر تعصب
طرفداری و حمایت، جانبداری، حمیت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزعب
تصویر تزعب
شادمان شدن، خشم گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعتب
تصویر تعتب
هم خشمی، بر آک نهادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعجب
تصویر تعجب
شگفت داشتن، حیرت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحزب
تصویر تحزب
دسته دسته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعزب
تصویر اعزب
مرد تنها، بی زن، گواراتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متعزب
تصویر متعزب
بی همسر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعجب
تصویر تعجب
((تَ عَ جُّ))
به شگفت آمدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعرب
تصویر تعرب
((تَ عَ رُّ))
عرب شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعزی
تصویر تعزی
((تَ عَ زّ))
شکیب ورزیدن، شکیبایی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعقب
تصویر تعقب
((تَ عَ قُّ))
تتبع کردن، مؤاخذه کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعصب
تصویر تعصب
((تَ عَ صُّ))
از چیزی سخت جانبداری کردن، حمیت، عصبیت، سخت گیری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تحزب
تصویر تحزب
((تَ حَ زُّ))
گروه گروه شدن، دسته دسته شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعصب
تصویر تعصب
پی ورزی، خشک اندیشی، ستیهندگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تعجب
تصویر تعجب
شگفتی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تعصب
تصویر تعصب
Prejudice, Fanaticism
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تعجب
تصویر تعجب
Surprise, Astonishment, Interjection
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تعصب
تصویر تعصب
фанатизм , предвзятость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تعجب
تصویر تعجب
изумление , междометие , сюрприз
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تعصب
تصویر تعصب
Fanatismus, Vorurteil
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تعجب
تصویر تعجب
Erstaunen, Zwischenruf, Überraschung
دیکشنری فارسی به آلمانی