جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تعزی

تعزی

تعزی
عزوی ̍. کلمه ای است جهت عطوفت و مهربانی خواستن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

تعزی

تعزی
شکیبایی نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تصبر. (اقرب الموارد) ، بازبستن و نسبت پذیرفتن راست باشد یا دروغ. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد). و منه الحدیث: من تعزی بعزاء الجاهلیه فاعضوه بهن ابیه و لاتکنوا، ای من انتسب الی الجاهلیه باحیاء سنه اهلها و اتباع سبیلهم فی الشتم و اللعن او افتخر بالاباء. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

تیزی

تیزی
تیزبودن تندبودن مقابل کندی، حدت طعم (فلفل زنجبیل و غیره)، زنجبیل، یکی ازآهنگهای موسیقی. یا تیزی با خرز. پرده ایست از موسیقی قدیم. یاتیزی راست. نغمه ایست ازموسیقی قدیم گردانیه
فرهنگ لغت هوشیار