- تعاویذ
- جمع تعویذ
معنی تعاویذ - جستجوی لغت در جدول جو
- تعاویذ ((تَ))
- جمع تعویذ
- تعاویذ
- تعویذ، دعایی که بر کاغذ می نویسند و برای دفع چشم زخم و رفع بلا و آفت به گردن یا بازو می بندند، پناه دادن، در پناه آوردن، حفظ کردن کسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ملتجی گردانیدن، پناه آوردن
دعایی که بر کاغذ می نویسند و برای دفع چشم زخم و رفع بلا و آفت به گردن یا بازو می بندند، پناه دادن، در پناه آوردن، حفظ کردن کسی
چرنده
جمع تحویل
جمع ترویحه، نشست ها، چهار خاست (رکعت) نماز شب، بیست خاست بیست خاست نمازی که در شب های ماه روزه خوانده می شود جمع ترویحه. نشستن ها، جلسه ها، جلسه کوتاه پس از خواندن چهار رکعت نماز در شبهای ماه رمضان، چهار رکعت نماز شب، بیست رکعت نماز که در شبهای ماه رمضان خوانند
جلسه، نشست
همیارایی منسوب به تعاون یا شرکت تعاونی. شرکتی که برای کمک و یاری باعضای یک موسسه یا اداره تشکیل گردد
جمع تعلیم، آموزش ها جمع تعلیم
جمع تعلیقه، فرمان ها شهنویس ها جمع تعلیقه
قطعه های متفرق زمین گیاهدار
جمع ندارد، شگفتی ها
نگارها و صورتها و نقشها
جمع تقویم
جمع تلمیذ، شاگردان جمع تلمیذ شاگردان
زینت تصاویر و نقوش
جمع تجویف، لاها، کاواک ها، گاباره ها (گاباره غار) گریستک ها جمع تجویف -. 1 لاها، کاواکها مناره ها، جوفها
ترویحه، جلسه و نشست مختصر
تجویف ها، جوف و درون چیزی ها، جمع واژۀ تجویف
تلمیذ ها، شاگردان، دانش آموزان، جمع واژۀ تلمیذ
سهمگینی، ترساندن، رنگ های گوناگون از سرخ، سبز و زرد
تعلیقه ها، آنچه بر حاشیه کتاب بنویسند، جمع واژۀ تعلیقه
منسوب و مربوط به تعاون، مجموعه ای که با کمک اعضای آن و برای تأمین منافع همه اعضا تشکیل می شود (اقتصاد)
بر مبنای تعاون، در علم اقتصاد بنگاهی که با همکاری اعضای آن و برای تامین منافع تمامی اعضا راه اندازی و اداره می شود، هر یک از شرکت هایی که به وسیلۀ اتوبوس و بعضاً سواری، به حمل مسافران برون شهری می پردازند
تصویرها، صورت کشیدن ها، درست کردن صورت چیزی ها، جمع واژۀ تصویر