- تطییب
- خوشبو گرداندن بویه دار کردن بویاندن پاکیزه گردانیدن طیب و طاهر کردن، حلال کردن
معنی تطییب - جستجوی لغت در جدول جو
- تطییب
- پاک و پاکیزه کردن، طیب و طاهر کردن، حلال کردن
- تطییب ((تَ))
- پاکیزه گردانیدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نومید کردن
گل مالی بگل اندودن اندود کردن
به ریسمان بستن، دراز ماندن
به مولش خواستن (مولش مهلت)
نیکو کردن آواز
درمان کردن
سپید مویی از اندوه
معیوب کردن
معیوب کردن، عیب دار کردن چیزی، به عیب نسبت دادن
گل اندود کردن
پرانیدن، پرواز دادن
خوشبویی بویگی، پاکیزگی عطر زدنخود را خوشبو کردن بوی خوش زدن
خود را خوش بو ساختن، عطر زدن