خود را خوشبوی کردن. (تاج المصادر بیهقی). خویشتن را خوشبوی کردن. (زوزنی). آلودن خود را به بوی خوش و خود را خوشبوی کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). خوشبودار کردن و خوشبودار شدن. (غیاث اللغات) (آنندراج)
خود را خوشبوی کردن. (تاج المصادر بیهقی). خویشتن را خوشبوی کردن. (زوزنی). آلودن خود را به بوی خوش و خود را خوشبوی کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). خوشبودار کردن و خوشبودار شدن. (غیاث اللغات) (آنندراج)
مرغوایش (مرغوا فال بد) تطیر در تازی نیز وایش (فال) به مرغ است و مرغوا وای بد از روی پرواز مرغ فال بدزدن مرغوا زدن ، فال بدزدن بفال بد گرفتن، مرغوا، جمع تطیرات
مرغوایش (مرغوا فال بد) تطیر در تازی نیز وایش (فال) به مرغ است و مرغوا وای بد از روی پرواز مرغ فال بدزدن مرغوا زدن ، فال بدزدن بفال بد گرفتن، مرغوا، جمع تطیرات