- تطبیل
- دهل نوازی
معنی تطبیل - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
برابرسنجی
زیر نویسی پاینامه نویسی، گسترش دامن بلند کردن دامن
نواله کردن (نواله لقمه)
دراز کردن درازاندن، مولش دادن، دراز گفتن دراز گویی، دراز سرایی، دراز نویسی، دراز کردن طول دادن طولانی کردن، دراز گفتن، دراز گویی، جمع تطویلات. یا تطویل بلاطائل. دراز گویی بیهوده
انگل پروری
موافق گردانیدن چیزی با چیزی، برابر کردن و موافق نمودن
خود پروری
درمان کردن
برایگان دادن چیزی را در راه خدا
بوسه زدن
بند کردن، در تاخیر انداختن وام کسی را
باطل کردن
دراز کردن، در کاری زیاد وقت صرف کردن، طول دادن
به رایگان دادن چیزی در راه خدا، آب رایگان به همه دادن
با هم مطابق کردن، دو چیز را با یکدیگر برابر کردن، برابر ساختن
باطل کردن
بوسیدن، بوسه زدن