- تصارف
- داد و ستد کردن
معنی تصارف - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
برخورد، پیشامد
ارمغان، خوشامد خوشامد گویی، هم شناسی یکدیگر را شناختن -1 یکدیگر را شناختن، خوشامد گفتن بیکدیگر، پیشکش دادن، اظهار آشنایی، خوشامد گویی، پیشکش هدیه، جمع تعارفات
اوامر خود سرانه
با هم بریدن
کشتی گرفتن
برخورد کردن، بهم خوردن
مصرف ها، صرف و خرج کردن ها، جاهای صرف و خرج کردن، محل های خرج، جمع واژۀ مصرف
برخورد کردن وسیلۀ نقلیه با شخص یا چیزی، رو به رو شدن، به صورت غیرمنتظره با کسی یا چیزی برخورد کردن، حادثه، اتفاق غیرقابل پیش بینی
پیشامدها و حوادث روزگار، گردش ها و انقلابات زمانه، نوائب دهر، تصاریف الدهر
جمع مصرف، محل صرف کردن
((تَ رُ))
فرهنگ فارسی معین
خوشامد گفتن، پیشکش دادن، اظهار آشنایی کردن، در فارسی به معنی اغراق در ادای احترام و سپاسگزاری، شاه عبدالعظیمی تعارف ظاهری و غیرواقعی، تعارف توخالی
به یکدیگر خوشامد گفتن، چیزی به هم پیشکش دادن، یکدیگر را شناختن، اظهار آشنایی کردن
Coincidence
совпадение
Zufall
співпадіння
przypadek
coincidência
coincidenza
coincidencia
coïncidence
toeval
เหตุบังเอิญ
kebetulan
صدفةٌ
संयोग
תאונה
tesadüf