معنی تصادف
- تصادف
- برخورد، پیشامد
واژههای مرتبط با تصادف
تصادف
- تصادف
- برخورد کردن، بهم خوردن
تصادف
- تصادف
- برخورد کردن وسیلۀ نقلیه با شخص یا چیزی، رو به رو شدن، به صورت غیرمنتظره با کسی یا چیزی برخورد کردن، حادثه، اتفاق غیرقابل پیش بینی
تصادف
- تصادف
- برخورد کردن، پیش آمدن، رخ دادن
تصادف
- تصادف
- Coincidence
تصادف
- تصادف
- совпадение
تصادف
- تصادف
- Zufall
تصادف
- تصادف
- співпадіння
تصادف
- تصادف
- przypadek
تصادف
- تصادف
- 巧合
