- تشویص
- مالیدن دندان به مسواک
معنی تشویص - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
انگیزش، دلگرمی، آفرین گفتن، فروزش
نگرانی
باز شناخت، باز شناسی، شناسایی
هویدایی پیری، آراستن تاج به زر تاج زیبی
گرایش به نشیب
تمیز دادن و جدا کردن چیزی
چشم بد رسانیدن به کسی
جدا ساختن از هم وا کردن
کم شدن شیر
خاردار شدن درخت
آرزومند کردن، بر انگیختن یا به شوق آوردن کسی را
پریشان کردن
شرماندن شرمنده کردن، دلهره دادن، نماردن (نمار اشاره) اشاره کردن، شرمنده ساختن شرمنده کردن، شرمساری شرمزدگی، شور و اضطراب آشوب، جمع تشویرات
دستاری کردن دستار بر سر نهادن (دستار عمامه)
نا شناختن، انکار کردن
زشت کردن روی، به کسی چشم بد رسانیدن
تمیز دادن و جدا کردن چیزی از چیز دیگر، معین کردن اینکه چه چیز از چه نوع است، شناسایی مثلاً تشخیص بیماری او از عهدۀ پزشکان خارج بود، در علوم ادبی نسبت دادن ویژگی های انسانی به موجودات غیر ذی روح یا امور انتزاعی، جاندارانگاری
به شوق آوردن، راغب کردن، آرزومند ساختن، کار کسی را ستودن و او را دلگرم ساختن
اشاره کردن، شرمنده ساختن، شرمساری، آشوب و اضطراب
خار درآوردن، خاردار شدن درخت، خار بر سر دیوار گذاشتن، سیخ پر شدن جوجه
آشفتگی، بی آرامی، درهم کردن، به هم زدن، پراکندن، شوریده ساختن
اشاره کردن، شرمنده ساختن، اضطراب
Encouragement, Ovation
поощрение , овация
Ermutigung, Ovation
заохочення , овації
zachęta, owacje
鼓励 , 热烈欢迎
incentivo, ovação