جدول جو
جدول جو

معنی تشویذ - جستجوی لغت در جدول جو

تشویذ
(اِ تِ)
مایل به غروب شدن آفتاب، درگرفتن ابر آفتاب را و پوشش مانند تنک وبی آب گرداگرد آن شدن، عمامه بر سر بستن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تشویذ
دستاری کردن دستار بر سر نهادن (دستار عمامه)
تصویری از تشویذ
تصویر تشویذ
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تشویق
تصویر تشویق
به شوق آوردن، راغب کردن، آرزومند ساختن، کار کسی را ستودن و او را دلگرم ساختن
فرهنگ فارسی عمید
دعایی که بر کاغذ می نویسند و برای دفع چشم زخم و رفع بلا و آفت به گردن یا بازو می بندند، پناه دادن، در پناه آوردن، حفظ کردن کسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشویش
تصویر تشویش
آشفتگی، بی آرامی، درهم کردن، به هم زدن، پراکندن، شوریده ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشویک
تصویر تشویک
خار درآوردن، خاردار شدن درخت، خار بر سر دیوار گذاشتن، سیخ پر شدن جوجه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشویر
تصویر تشویر
اشاره کردن، شرمنده ساختن، شرمساری، آشوب و اضطراب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشویه
تصویر تشویه
زشت کردن روی، به کسی چشم بد رسانیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشحیذ
تصویر تشحیذ
تیز کردن کارد، شمشیر و مانند آن
فرهنگ فارسی عمید
شرماندن شرمنده کردن، دلهره دادن، نماردن (نمار اشاره) اشاره کردن، شرمنده ساختن شرمنده کردن، شرمساری شرمزدگی، شور و اضطراب آشوب، جمع تشویرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعویذ
تصویر تعویذ
ملتجی گردانیدن، پناه آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشویح
تصویر تشویح
نا شناختن، انکار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشویش
تصویر تشویش
پریشان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشویص
تصویر تشویص
مالیدن دندان به مسواک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشویق
تصویر تشویق
آرزومند کردن، بر انگیختن یا به شوق آوردن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشویک
تصویر تشویک
خاردار شدن درخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشویل
تصویر تشویل
کم شدن شیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشوین
تصویر تشوین
جدا ساختن از هم وا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشویه
تصویر تشویه
چشم بد رسانیدن به کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشحیذ
تصویر تشحیذ
تیز کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعویذ
تصویر تعویذ
((تَ))
دعایی که برای رفع بلا و دفع چشم زخم به گردن یا بازو بندند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشحیذ
تصویر تشحیذ
((تَ))
تیز کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشوید
تصویر تشوید
((تَ))
برآمدن آفتاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشویش
تصویر تشویش
((تَ))
شوریده کردن، اضطراب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشویر
تصویر تشویر
اشاره کردن، شرمنده ساختن، اضطراب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشویق
تصویر تشویق
((تَ))
آرزومند کردن، به شوق افکندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشویه
تصویر تشویه
((تَ))
زشت کردن روی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشویش
تصویر تشویش
نگرانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تشویق
تصویر تشویق
انگیزش، دلگرمی، آفرین گفتن، فروزش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تشویق
تصویر تشویق
Encouragement, Ovation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تشویق
تصویر تشویق
поощрение , овация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تشویق
تصویر تشویق
Ermutigung, Ovation
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تشویق
تصویر تشویق
заохочення , овації
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تشویق
تصویر تشویق
zachęta, owacje
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تشویق
تصویر تشویق
鼓励 , 热烈欢迎
دیکشنری فارسی به چینی