جدول جو
جدول جو

معنی تشوش - جستجوی لغت در جدول جو

تشوش
شوریده شدن، آشفته گشتن
تصویری از تشوش
تصویر تشوش
فرهنگ فارسی عمید
تشوش
(اِ تِ)
شولیده شدن. (مجمل اللغه). شوریده شدن کار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تشوش
آشفته گشتن
تصویری از تشوش
تصویر تشوش
فرهنگ لغت هوشیار
تشوش
((تَ شَ وُّ))
شوریده شدن
تصویری از تشوش
تصویر تشوش
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تشویش
تصویر تشویش
آشفتگی، بی آرامی، درهم کردن، به هم زدن، پراکندن، شوریده ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متشوش
تصویر متشوش
دارای تشویش، آشفته، مضطرب، پریشان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشوق
تصویر تشوق
اظهار اشتیاق کردن، شوق شدید ظاهر ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشوش
تصویر مشوش
درهم، شوریده، پریشان، آشفته، نامرتب
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ شَوْ وِ)
کارشوریده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آشفته و مضطرب و پریشان. (ناظم الاطباء). و رجوع به تشوش شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تشوم
تصویر تشوم
مراغویی مرخشگی (مرخشه شوم نحس)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وشوش
تصویر وشوش
چست فرز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشوش
تصویر مشوش
پریشان کننده، آمیزنده و آشفته آرزومند کننده، تشویق کننده
فرهنگ لغت هوشیار
آخالخور آن که خوراک خوداز آخال فراهم آورد فربهی، آخالخوری، سودن خراشیدن، خشک شدن خشکیدن گیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهوش
تصویر تهوش
انبوهی، آمیختگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توشوش
تصویر توشوش
زیر و زبری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشور
تصویر تشور
شرمندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشوق
تصویر تشوق
شورمندی، آرزومند شدن، آرزومندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشون
تصویر تشون
سبک مغزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشوش
تصویر بشوش
یونانی اسفند از گیاهان اسفند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشوه
تصویر تشوه
ناشناسایی، زشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشوش
تصویر اشوش
خودخواه گستاخ دلیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متشوش
تصویر متشوش
آشفته و مضطرب و پریشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحوش
تصویر تحوش
بیوگی، شرمزدگی، گوشه گیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخوش
تصویر تخوش
لاغر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشاوش
تصویر تشاوش
در همی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشویش
تصویر تشویش
پریشان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشویش
تصویر تشویش
((تَ))
شوریده کردن، اضطراب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشوه
تصویر تشوه
((تَ شَ وُّ))
از شکل افتادن، خود را ناشناس کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشوق
تصویر تشوق
((تَ شَ وُّ))
آرزومند شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشوف
تصویر تشوف
((تَ شَ وُّ))
خودآرایی، خودنمایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشوش
تصویر مشوش
((مُ شَ وَّ))
آشفته، پریشان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشویش
تصویر تشویش
نگرانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مشوش
تصویر مشوش
Garbled
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مشوش
تصویر مشوش
incompreensível
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مشوش
تصویر مشوش
unverständlich
دیکشنری فارسی به آلمانی