- تشهی
- آرزو کردن
معنی تشهی - جستجوی لغت در جدول جو
- تشهی
- میل و رغبت داشتن به چیزی، آرزومند چیزی شدن
- تشهی ((تَ شَ هِّ))
- میل داشتن به چیزی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آشکار کردن
مشهور کردن، شهره کردن، رسوایی کسی را شهرت دادن، رسوا ساختن
خواهان گراینده خواهنده چیزی رغبت کننده آرزو دارنده
آرزودارنده تر، مرغوبتر
شفا جستن
رفتن آبرو
شاهد خواستن
گله کردن از کسی
بازی کردن
تباهی، فساد، خرابی
خوش مزه تر، لذت بخش تر
طلب گواهی کردن، شاهد خواستن، کلمۀ شهادت (اشهد ان لا اله الا اللّه) گفتن، گفتن شهادتین در نماز پس از دو سجدۀ رکعت دوم و رکعت آخر
شکایت کردن، شکوه داشتن، گله کردن
برانگیزانندۀ شهوت، برانگیزندۀ هوای نفس
شفا یافتن، آرامش خاطر یافتن، بهبود و آسودگی قلب پیدا کردن
ورن انگیز (ورن شهوه)، خورد انگیز، خواست انگیز بخواهش آورنده برانگیزاننده شهوت، غذایا داروی تولید کننده میل بغذا، دارویی که موجب ازدیاد قوه باه شود
((تَ شَ هُّ))
فرهنگ فارسی معین
طلب گواهی کردن، گفتن شهادتین، گفتن شهادتین در نماز پس از دو سجده رکعت دوم و رکعت آخر
خالی
پستانداری از راسته جوندگان که خاص نواحی گرم و معتدل آسیا و افریفا و اروپاست. این جانور نسبتا قوی و جثه اش تقریبا باندازه روباه و دارای تیرهای نوک تیز و بالنسبه طویلی است که سطح پشت وی را فرا گرفته خار پشت تیر انداز
خالی، مقابل پر
دلخواه به کام، خوشمزه
خارپشت بزرگ تیرانداز که خارهای بلند ابلق دارد و آن ها را مانند تیر می اندازد، جوجه تیغی
سیخول، زکاسه، سکاسه، رکاشه، اسگر، اسغر، سنگر، سگر، پهمزک، پیهن، بیهن، روباه ترکی، کاسجوک، جبروز، قنفذ
سیخول، زکاسه، سکاسه، رکاشه، اسگر، اسغر، سنگر، سگر، پهمزک، پیهن، بیهن، روباه ترکی، کاسجوک، جبروز، قنفذ
خواهان و آزمند، ویژگی چیز مطلوب، مرغوب و لذیذ، شهوت انگیز
مقابل پر، آنچه چیزی در داخل آن نباشد، خالی، بی ارزش، تنها، برای مثال کوفته بر سفرۀ من گو مباش / کوفته را نان تهی کوفته ست (سعدی۱ - ۱۰۳)