جدول جو
جدول جو

معنی متشهی

متشهی((مُ تَ شَ هّ))
خواهنده چیزی، رغبت کننده، آرزو دارند
تصویری از متشهی
تصویر متشهی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با متشهی

متشهی

متشهی
خواهانی چیزی کننده. (آنندراج). آرزومند و مشتاق و کسی که خواهان چیزی باشد پس از خواهانی و دارای شهوتی باشد پس از شهوت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

مشتهی

مشتهی
آنکه چیزی را می خواهد و آن را آرزو می کند
با اشتها، اشتهادار
دارای میل و شهوت
مشتهی
فرهنگ فارسی عمید

متشهد

متشهد
گواهی دهنده، گوینده ی: اشهد ان لا اله الاالله گوینده اشهدان لااله الاالله
فرهنگ لغت هوشیار

مشتهی

مشتهی
پژهان انگیز گرای انگیز پژهانمند گرایا خواهش کرده شده میل شده، غذایی که بان رغبت شده. رغبت کننده بچیزی، دارای شهوت و میل، خواهش کننده طعام دارای اشتها
فرهنگ لغت هوشیار