- تشطیط
- از اندازه گذشتن
معنی تشطیط - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خوردن طعام را
راه راه بافتن، کشکدارکردن (کشک خط) -1 راه راه بافتن، خط دار کردن چیزی را، جمع تخطیطات
دو قسمت کردن چیزی
بی آزرمی، ناروا گویی سخنانی بر زبان آوردن که با باورهای دینی نمی خواند چون سخن با یزید که: خدایی جر من نیست لا الله الاالله انا یا سخن حلاج که من خدایم: انا الحق
لورانک ساختن لورانک تراشیدن (لورانک دبه آوندی از چرم یاچوب)
دشنام دادن
در بدیع نوعی تسمیط که در آن، هر یک از مصراع های بیت دو قسمت شده و در هر قسمت قافیه ای آورده می شود، برای مثال مده ای رفیق پندم که نظر بر او فکندم / تو میان ما ندانی که چه می رود نهانی (سعدی۲ - ۵۹۷) ، دو نیمه کردن، دو قسمت کردن چیزی، مالی را با کسی دو نیمه کردن
خط کشیدن، خط دار کردن چیزی، اندک خوردن
نزاری از بسیارگایی
جور کردن بر کسی در حکم