معنی تخطیط - فرهنگ فارسی معین
معنی تخطیط
- تخطیط((تَ))
- راه راه بافتن، خط دار کردن چیزی را، جمع تخطیطات
تصویر تخطیط
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تخطیط
تخطیط
- تخطیط
- راه راه بافتن، کشکدارکردن (کشک خط) -1 راه راه بافتن، خط دار کردن چیزی را، جمع تخطیطات
فرهنگ لغت هوشیار
تخطیط
- تخطیط
- مخطط بافتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، اندک خوردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). اندک خوردن مرد. (اقرب الموارد) ، خطدار کردن چیزی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، قرار دادن خطوط و حدود برای بلاد. (اقرب الموارد) (المنجد)
لغت نامه دهخدا